مهدی عظیمی
چکیده
سهروردی ادّعا میکند که قیاس تکمقدمهای نمیتواند وجود داشته باشد، و بر این مدّعا دلیلی اقامه میکند. مسئلۀ جستار کنونی تبارشناسی تاریخی آن مدّعا، و ارزیابی منطقیِ این دلیل است. فرضیۀ ما این است که از نظر تاریخی، نزاع بر سر امکان یا امتناع استدلال تکمقدمهای به رواقیان بازمیگردد: خروسیپوس رهبر مخالفان بود؛ و آنتیپاتر تراسوسی ...
بیشتر
سهروردی ادّعا میکند که قیاس تکمقدمهای نمیتواند وجود داشته باشد، و بر این مدّعا دلیلی اقامه میکند. مسئلۀ جستار کنونی تبارشناسی تاریخی آن مدّعا، و ارزیابی منطقیِ این دلیل است. فرضیۀ ما این است که از نظر تاریخی، نزاع بر سر امکان یا امتناع استدلال تکمقدمهای به رواقیان بازمیگردد: خروسیپوس رهبر مخالفان بود؛ و آنتیپاتر تراسوسی پیشوای موافقان. این نزاع رواقی به دست اسکندر افرودیسی وارد منطق مشائی گردید و با نظریۀ قیاس ارسطو درآمیخت و، در نتیجه، مسئلۀ رواقیِ «استدلال تکمقدمهای» با مسئلۀ ارسطوییِ «قیاس تکمقدمهای» خلط شد. ابنسینا واسطۀ انتقال این مسئله از اسکندر به سهروردی است. دلیل سهروردی، اگر ناظر به امتناع استدلال تکمقدمهای باشد، بیشک، نادرست است؛ ولی اگر ناظر به امتناع قیاس تکمقدمهای باشد، میتواند بهرهای از صحت داشته باشد.