مهدی عظیمی
چکیده
ارسطو در آناکاویک نخست، دفتر 2، فصل 25، گونهای از استدلال، به نام اَپاگوگه، را پیش مینهد که ارسطوشناسان دربارۀ چیستیاش بسی اختلاف دارند. راس بر آن است که اَپاگوگه قیاس اکتشافیِ نیمهبرهانیـنیمهجدلی، در قالب شکل اوّل، با نتیجهای محتمل است که از ترکیب صغرایی محتملتر با کبرایی یقینی بهدست میآید. پِرس معتقد است که اَپاگوگه ...
بیشتر
ارسطو در آناکاویک نخست، دفتر 2، فصل 25، گونهای از استدلال، به نام اَپاگوگه، را پیش مینهد که ارسطوشناسان دربارۀ چیستیاش بسی اختلاف دارند. راس بر آن است که اَپاگوگه قیاس اکتشافیِ نیمهبرهانیـنیمهجدلی، در قالب شکل اوّل، با نتیجهای محتمل است که از ترکیب صغرایی محتملتر با کبرایی یقینی بهدست میآید. پِرس معتقد است که اَپاگوگه همان فرضیهربایی یا ـ به تعبیر جدیدتر ـ استنتاج بهترین تبیین است. فارابی، امّا، بیآنکه آشکارا دربارۀ اَپاگوگه بحث کند، برگردان عربیِ اِپاگوگه، یعنی «الاستقراء»، را جایگزین اَپاگوگه میکند، که الهامبخش این فرضیه است که اَپاگوگه تصحیف اِپاگوگه است. تحلیل ما نشان میدهد که تفسیرهای پِرس و فارابی، خود، فرضیهرباییهایی هستند که با پذیرش مسئلهزا بودنِ وضعیت فصل 25، فرضیههایی برای تبیین آن پیش مینهند، مخالف با اصول اقتصاد و سازگاری. راس، اما، مسئلهزا بودنِ وضعیت فصل 25 را، از بُن، نمیپذیرد و کار خود را ساده میکند. نظریۀ پِرس، در باب ریشۀ ارسطوییِ فرضیهربایی، با مشکلات و دستکم دو رقیبی که دارد، بهجدّ محلّ تردید خواهد بود؛ و این برای تاریخ منطق، تاریخ علم، و تاریخ فلسفۀ علم، میتواند مهم باشد.