غلامرضا ذکیانی
دوره 1، شماره 2 ، مهر 1389، ، صفحه 51-78
چکیده
ارغنون ارسطو در حدود یازده قرن پس از پیدایش، به زبان عربی ترجمه شد و دانشمندانی چون فارابی و ابنسینا پس از آشنایی با همین ترجمهها، دست به خلق آثار منطقی در جهان اسلام زدند. و همین آثار سبب پیدایش و بالندگی منطق در میان مسلمین گشت. تحلیل و ارزیابی نخستین ترجمههای ارغنون سبب میشود از یکسو با اهتمام مسلمین به میراث یونانی ...
بیشتر
ارغنون ارسطو در حدود یازده قرن پس از پیدایش، به زبان عربی ترجمه شد و دانشمندانی چون فارابی و ابنسینا پس از آشنایی با همین ترجمهها، دست به خلق آثار منطقی در جهان اسلام زدند. و همین آثار سبب پیدایش و بالندگی منطق در میان مسلمین گشت. تحلیل و ارزیابی نخستین ترجمههای ارغنون سبب میشود از یکسو با اهتمام مسلمین به میراث یونانی در سدههای نخستین و از سوی دیگر با میزان صحت و دقت این ترجمهها آشنا شویم. عبدالرحمن بدوی نخستین ترجمههای عربی از مجموعة ارغنون ارسطو به علاوه ایساغوجی فرفوریوس را در یک مجموعة سهجلدی جمعآوری و تصحیح کرده است. پس از مقایسة ترجمة عربی «قیاس» با متن یونانی و ترجمههای انگلیسی (جنکینسون) و فارسی (ادیب سلطانی) از تحلیلات اولی، با حدود یکصد مورد اختلاف کلی و جزئی مواجه شدیم. این اختلافات را تحت عناوینی چون برتریهای ترجمه، کاستیها در ترجمه، عربی نامفهوم، عبارات اضافی، خطای ترجمه، تغییر مثال، خطای تصحیح، توضیح اضافی دستهبندی نمودیم. در مقدمه، ضمن اشاره به اهمیت عصر ترجمه، به مسائل دیگری چون ترجمة ارغنون، مترجم قیاس، تصحیح بدوی، روش مقایسه و برتریهای ترجمة عربی اشاره نمودهایم.
منطق قدیم
امین شاهوردی
دوره 7، شماره 1 ، شهریور 1395، ، صفحه 59-82
چکیده
در این مقاله، در بخش اول، گزارههای منفصله بر پایة کتاب شفاء را بررسی میکنیم و نشان میدهیم که ابنسینا، برخلاف متأخرانی چون قطبالدین رازی، گزارههای منفصلة حقیقی اتفاقی را نمیپذیرد. در بخش دوم، دو خوانش کلی در باب گزارههای منفصلة ابنسینا معرفی میشود. بر اساس دیدگاه رشر، شهابی، فاخوری، نبوی و الجزر، گزارههای منفصلة ...
بیشتر
در این مقاله، در بخش اول، گزارههای منفصله بر پایة کتاب شفاء را بررسی میکنیم و نشان میدهیم که ابنسینا، برخلاف متأخرانی چون قطبالدین رازی، گزارههای منفصلة حقیقی اتفاقی را نمیپذیرد. در بخش دوم، دو خوانش کلی در باب گزارههای منفصلة ابنسینا معرفی میشود. بر اساس دیدگاه رشر، شهابی، فاخوری، نبوی و الجزر، گزارههای منفصلة ابنسینا تابعارزشی هستند، در حالی که از نظر استریت و چاتی دیدگاه ابنسینا در باب گزارههای منفصله در کتاب اشارات را میتوان وجهی دانست. در ادامة این بخش به ناکارآمدی هریک از این نظرها اشاره خواهیم کرد. در بخش سوم، با تأکید بر مفهوم «ناسازگاری» به مثابة هستة اصلی دیدگاه ابنسینا در باب گزارههای منفصلة حقیقی، دیدگاه ربطی ـ وجهی برای صورتبندی این گزارهها دقیقتر از دیگر خوانشها درنظر گرفته میشود.
سید محمد امین خاتمی؛ اسفندیار اسلامی
چکیده
در اوایل قرن بیستم، ایدههایی مبنی بر تخطی از «اصل دو ارزشی» منطق ارسطویی شکل گرفت. البته خود ارسطو نیز با اشاره به مسئله صدق یا کذبِ جملاتی که در مورد آینده اطلاعی میدهند، به این موضوع که بعضی جملات نه ارزش «راست» و نه ارزش «دروغ» دارند اشاره کرده بود. اما این مسئله تقریباً تا دوره رنسانس بطور کلی فراموش شد و از دوره ...
بیشتر
در اوایل قرن بیستم، ایدههایی مبنی بر تخطی از «اصل دو ارزشی» منطق ارسطویی شکل گرفت. البته خود ارسطو نیز با اشاره به مسئله صدق یا کذبِ جملاتی که در مورد آینده اطلاعی میدهند، به این موضوع که بعضی جملات نه ارزش «راست» و نه ارزش «دروغ» دارند اشاره کرده بود. اما این مسئله تقریباً تا دوره رنسانس بطور کلی فراموش شد و از دوره رنسانس تا اوایل قرن بیستم، بعضی مبانی فلسفی برای آن بیان شد. تخطی از «اصل دو ارزشی» پای منطقهای مختلفی از جمله منطقهای چندارزشی را به حوزه منطق باز کرد. در این مقاله، پس از مرور مختصر سیر تکاملی ایدههای مربوط به منطقهای چند ارزشی در قرن بیستم و بررسی اهدافی که بعضاً این منطقها بدنبال آن هستند، با مداقه روی مجموعه ارزشهای درستی و عملگرهای مختلفی که نقش تعابیر رابطهای منطقی را بازی میکنند، سعی میکنیم دید جامعتری نسبت به منطقهای چند ارزشی کسب کنیم.
محمدامین برادران نیکو؛ غلامرضا ذکیانی؛ مالک حسینی؛ حسن میانداری
چکیده
ساختار علم ارسطو استنتاجی است و به مقدماتی نیاز دارد که از طریق استنتاج به دست نیامده باشند. بنابراین، شناخت مقدمات علم مرحله مهمی در پژوهشهای علمی بهحساب میآید. ارسطو در تحلیلها و توپیکا دو روش استقراء و جدل را برای این مرحله پیشنهاد میکند. شارحان ارسطو دراینباره اختلافنظر دارند. به عنوان نمونه، بولتن استقراء و اروین ...
بیشتر
ساختار علم ارسطو استنتاجی است و به مقدماتی نیاز دارد که از طریق استنتاج به دست نیامده باشند. بنابراین، شناخت مقدمات علم مرحله مهمی در پژوهشهای علمی بهحساب میآید. ارسطو در تحلیلها و توپیکا دو روش استقراء و جدل را برای این مرحله پیشنهاد میکند. شارحان ارسطو دراینباره اختلافنظر دارند. به عنوان نمونه، بولتن استقراء و اروین جدل را ترجیح می دهد. مطابق تفسیر بولتن ارسطو فیلسوفی تجربهگرا است که از دادههای جزئی محسوس آغاز میکند و به کمک استقراء به شناخت اصول کلی علم میرسد. اروین معتقد است پژوهشهای ارسطو، بهمثابۀ فیلسوفی عقلگرا، از دسته خاصی از مشهورات آغاز میشود و اصول علم از طریق نوع خاصی جدل شناخته میشود. در این مقاله تفاوتهای دو تفسیر بولتن و اروین، ناظر بر موضوع روش شناخت اصول علم، را نشان میدهیم. سپس برخی از مهمترین اشکالات تفسیر ایشان را بررسی میکنیم و در پایان پیشنهادهایی برای رسیدن به تفسیر مطلوب ارائه میدهیم.
بهنام ذوالقدر؛ فرشته نباتی
دوره 2، شماره 1 ، فروردین 1390، ، صفحه 63-84
چکیده
هینتیکا در تحلیل دلالتشناسی منطق معرفت بهقصد پاسخگویی به مسئلۀ همهچیزدانیِ منطقی از جهانهای ناممکن استفاده کرد. پریست نیز همچون هینتیکا در تحلیل متون التفاتی به جهانهای ناممکن متوسل میشود. پس از مطالعة رویکردهای متعدد به جهانهای ناممکن و کاربردهای گوناگون جهانهای ناممکن در منطق موجهات، پاسخ ...
بیشتر
هینتیکا در تحلیل دلالتشناسی منطق معرفت بهقصد پاسخگویی به مسئلۀ همهچیزدانیِ منطقی از جهانهای ناممکن استفاده کرد. پریست نیز همچون هینتیکا در تحلیل متون التفاتی به جهانهای ناممکن متوسل میشود. پس از مطالعة رویکردهای متعدد به جهانهای ناممکن و کاربردهای گوناگون جهانهای ناممکن در منطق موجهات، پاسخ پریست به مسئلۀ همهچیزدانیِ منطقی و سه مسئلۀ دیگر منطق معرفت را بررسی خواهیم کرد. دلالتشناسیای که او برای متون التفاتی عرضه میکند، کاملاً مبتنی بر جهانهای ناممکن است. در پیِ مباحثی که مطرح میشود، جنبههای متعددی از این جهانهای نامتعارف را خواهیم دید.
مطالعات تطبیقی در منطق
مهدی عظیمی
دوره 8، شماره 1 ، خرداد 1396، ، صفحه 63-86
چکیده
هدف این مقاله تحریر و تحلیل بخشی از تاریخ دلیل افتراض (بهطور خاصّ) و تاریخ منطق دورهی اسلامی (بهطور عامّ) است. ارسطو دلیل افتراض را در چندین موضع از دستگاه قیاسیاش، از جمله در اثبات عکس سالب کلّی، بهکار میگیرد. مسئلهی مقالهی کنونی همین کاربرد اخیر است. از زمان تئوفراستوس چالشهای فراوانی فراروی این دلیل افتراض نهاده شده ...
بیشتر
هدف این مقاله تحریر و تحلیل بخشی از تاریخ دلیل افتراض (بهطور خاصّ) و تاریخ منطق دورهی اسلامی (بهطور عامّ) است. ارسطو دلیل افتراض را در چندین موضع از دستگاه قیاسیاش، از جمله در اثبات عکس سالب کلّی، بهکار میگیرد. مسئلهی مقالهی کنونی همین کاربرد اخیر است. از زمان تئوفراستوس چالشهای فراوانی فراروی این دلیل افتراض نهاده شده است. اسکندر افرودیسی به رفع این چالشها همّت میگمارد و به این منظور دو تفسیر از افتراض یادشده به دست میدهد که، بر پایهی تحلیل ما، دومین تفسیر یک برهان خلف است که در آن از حذف و معرّفی سور وجودی و جابهجایی عاطف استفاده شده است و بنابراین نشان میدهد که این بخش از منطق ارسطو هم به منطق گزارهها و هم به منطق محمولها وابسته است. نیز این تفسیر، دلیل افتراض را بهخاطر استفاده از حدّ شخصی، دلیلی غیرقیاسی میشمارد و آشکار میسازد که اسکندر بهدرستی قیاس ارسطو را منطق حدّهای کلّی میداند. در جهان اسلام، ابنسینا، خونجی، و خواجه نصیر از همین تفسیر پیروی میکنند و حتّی درک روشنتری نسبت به قواعد یادشده از خود نشان میدهند؛ به گونهای که ابنسینا و خواجه نصیر آشکارا از تمایزی سخن میگویند که امروزه میان نام خاصّ و نام فرضی نهاده میشود. سهروردی و فخر رازی، امّا، با اثرپذیری از تفسیر نخست اسکندر، تیزبینی چندانی از خود به نمایش نمیگذارند، نه در فهم منطق ارسطو بهعنوان منطق حدّهای کلّی و نه در فهم آن دسته از قواعد منطق گزارهها و محمولها که در فرآیند افتراض دخیلاند.
محسن کاشی؛ سید محمد علی حجتی
دوره 9، شماره 2 ، مهر 1397، ، صفحه 63-81
چکیده
پرسش محوری فرگه در مقاله در باب معنی و مدلول آن است که چگونه می توان تفاوت معرفتزایی جمله هایی به فرم a=a را از a=b توجیه کرد.a=a تحلیلی و پیشین است در حالی که a=b پسین است و ارزش شناختی متفاوتی دارد. نظریه معنی (sense) و مدلول فرگه برای پاسخ به همین پرسش طرح می شود.سنس نحوه رسیدن به یک مدلول است و تفاوت راههای رسیدن به یک مدلول توجیه گر چگونگی معرفتزایی ...
بیشتر
پرسش محوری فرگه در مقاله در باب معنی و مدلول آن است که چگونه می توان تفاوت معرفتزایی جمله هایی به فرم a=a را از a=b توجیه کرد.a=a تحلیلی و پیشین است در حالی که a=b پسین است و ارزش شناختی متفاوتی دارد. نظریه معنی (sense) و مدلول فرگه برای پاسخ به همین پرسش طرح می شود.سنس نحوه رسیدن به یک مدلول است و تفاوت راههای رسیدن به یک مدلول توجیه گر چگونگی معرفتزایی اینهمانیهای تجربی است.در سنت تحلیلی توجیه معرفتزایی نقطه قوت نظریه فرگه محسوب می شود.ما بر آنیم استدلال کنیم که اگر ساختار منطقی پیشنهادی فرگه برای اینهمانیهای تجربی را مفروض گرفته و نظریه معنی و مدلول او را بپذیریم، آنگاه اساسا جایی برای کشف تجربی باقی نمی ماند.کشف تجربی در حالتی معنی پیدا می کند که ساختار منطقی متفاوتی به جمله های مورد بحث فرگه نسبت دهیم و در این صورت دیگر نیازی به نظریه معنی و مدلول نخواهیم داشت.
اسداله فلاحی
دوره 3، شماره 2 ، مهر 1391، ، صفحه 65-81
چکیده
چکیده فخرالدین رازی عکس مستوی قضایای حقیقیه و خارجیه را برای نخستینبار به صورت جداگانه مورد بحث قرار داده است، اما افضلالدین خونجی بسیاری از احکام او را مورد نقد قرار داد و بیشتر این نقدها از سوی منطقدانان بعدی پذیرفته شده است. عکس مستوی قضایای خارجیه در مقالة دیگری بررسی شده و با فرمولهای منطق جدید آشکار شده است که در دو ...
بیشتر
چکیده فخرالدین رازی عکس مستوی قضایای حقیقیه و خارجیه را برای نخستینبار به صورت جداگانه مورد بحث قرار داده است، اما افضلالدین خونجی بسیاری از احکام او را مورد نقد قرار داد و بیشتر این نقدها از سوی منطقدانان بعدی پذیرفته شده است. عکس مستوی قضایای خارجیه در مقالة دیگری بررسی شده و با فرمولهای منطق جدید آشکار شده است که در دو مورد فخر رازی خطا کرده و خونجی بر حق بوده است و در موارد دیگر، اختلاف فخر رازی و خونجی به اختلاف در تفسیر اصطلاحات برمیگردد. در این مقاله نشان میدهیم که در عکس مستوی قضایای حقیقیه نیز مشابه همین خطا و اختلاف در تفسیر رخ داده است. برای نمونه، فخر رازی تأکید دارد که در قضایای حقیقیه، موجبههای فعلیه (یعنی غیر از دو ممکنه) به مانند خود منعکس نمیشوند و سالبههای دائمه و عرفیه اصلاً عکس ندارند؛ اما خونجی مدعی است که در قضایای حقیقیه، موجبههای فعلیه به جزئیة ضروریه عکس میشوند و سالبههای دائمه و عرفیه به مانند خود. فرمولهای منطق جدید در این دو مورد حق را به خونجی میدهد. در دیگر موارد اختلافی نشان میدهیم که رازی موجهات حقیقیه را با دو ادات وجهی در نظر میگرفته است و خونجی با یک ادات وجهی؛ و این راز اختلاف آنها در احکام عکس مستوی است.
غلامرضا ذکیانی؛ محمدامین برادران نیکو
دوره 4، شماره 2 ، مهر 1392، ، صفحه 65-93
چکیده
نهتنها نزد همگان پذیرفته شده است که ارسطو مدون علم منطق است، بلکه اغلب بر این باورند که آنچه او تدوین کرد نهفقط «علم منطق»، بلکه «منطق علم» یا روششناسی نیز بهشمار میآید. تاکنون ارسطوپژوهان، از میان مؤلفههای روششناسی ارسطویی، نقش اصلی و محوری را به نظریة برهان و روش قیاسی وی دادهاند و سایر اجزای منطق وی، مانند ...
بیشتر
نهتنها نزد همگان پذیرفته شده است که ارسطو مدون علم منطق است، بلکه اغلب بر این باورند که آنچه او تدوین کرد نهفقط «علم منطق»، بلکه «منطق علم» یا روششناسی نیز بهشمار میآید. تاکنون ارسطوپژوهان، از میان مؤلفههای روششناسی ارسطویی، نقش اصلی و محوری را به نظریة برهان و روش قیاسی وی دادهاند و سایر اجزای منطق وی، مانند جدل، را در حاشیه قرار دادهاند. اما برخی معاصرین مانند یاکو هینتیکا علیه چنین دیدگاهی استدلال کردهاند و نشان دادهاند که دیالکتیک در روششناسی ارسطو نقشی همتراز نظریة قیاس دارد و یکی از سه ضلع اصلی ساختار روششناسی ارسطوست. هینتیکا در پرتو نگاهی متوازن به اجزای دستگاه منطقی ارسطو، سازگاری و هماهنگی میان روش مطرحشده در ارغنون، با مسائل متافیزیکی و با روش غالب زمانة او را نمایان میکند. علاوه بر این هینتیکا نشان میدهد که این روششناسی از نتایج نظریة روانشناسی شناخت ارسطویی است.
فلسفه تحلیلی (با گرایش منطق)
شهرام شهریاری
دوره 7، شماره 2 ، اسفند 1395، ، صفحه 67-96
چکیده
برنامة قوی در جامعهشناسی معرفت علمی با نام مکتب ادینبرا و دیدگاههای نسبیانگارانة این مکتب شناخته شده است. براساس این رویکرد، همة آنچه «معرفت» بهشمار میرود، صرفنظر از صدق یا کذب آن، عللی دارد که به پذیرش آن در جامعه انجامیده است و جامعهشناس موظف است که این علل را بیابد. این برنامه، برخلاف برنامههای ضعیفتری که ...
بیشتر
برنامة قوی در جامعهشناسی معرفت علمی با نام مکتب ادینبرا و دیدگاههای نسبیانگارانة این مکتب شناخته شده است. براساس این رویکرد، همة آنچه «معرفت» بهشمار میرود، صرفنظر از صدق یا کذب آن، عللی دارد که به پذیرش آن در جامعه انجامیده است و جامعهشناس موظف است که این علل را بیابد. این برنامه، برخلاف برنامههای ضعیفتری که معرفت علمی را استثنا میکردند، بر این ایده مبتنی است که عوامل اجتماعی در شکلگیری معرفت علمی تجربی و حتی ریاضیات و منطق، یعنی معرفتهایی که از سنخ ضروری بهشمار میروند، نیز نقش دارند. در این مقاله درصددیم دیدگاههای مکتب ادینبرا را در زمینة منطق و ریاضی معرفی و تبیین کنیم. بهاینمنظور، نخست مبانی فکری این رویکرد را بهاجمال معرفی و سپس دیدگاههای اصلی آنان را دربارۀ نقش ابعاد جامعهشناسانه در منطق و ریاضیات بهاختصار ذکر میکنیم. در بخشهای بعدی مقاله مهمترین یا بدیعترین مطالعات موردی عرضهشده را بررسی و آنها را درباب برهان خلف، تصمیمگیری و چانهزنی در ریاضیات، اثبات گزارههای ریاضی، و اعتبار استدلالهای منطقی نقد و ارزیابی میکنیم و درانتها نیز نکاتی دربارة رویکرد نظری آنان و نتایجی که بهنظر میرسد میتوان از این بحث گرفت مطرح خواهیم کرد.
میثم زندی؛ داود حسینی
چکیده
نظریه ابتنا متعهد به واقعیتهای شامل ابتنا است. از آنجاییکه این واقعیتها شامل مفاهیم غیربنیادین هستند، باید بر چیزی مبتنی باشند. نظریۀ ابتنای صفر باور دارد با پیوند زدن ابتنا و استدلال تبیینی میتوان نشان داد این واقعیتها مبتنی بر صفر یا مجموعه تهی هستند. در این مقاله قصد داریم این نظریه را معرفی کرده، و از آن در مقابل چالشهایی ...
بیشتر
نظریه ابتنا متعهد به واقعیتهای شامل ابتنا است. از آنجاییکه این واقعیتها شامل مفاهیم غیربنیادین هستند، باید بر چیزی مبتنی باشند. نظریۀ ابتنای صفر باور دارد با پیوند زدن ابتنا و استدلال تبیینی میتوان نشان داد این واقعیتها مبتنی بر صفر یا مجموعه تهی هستند. در این مقاله قصد داریم این نظریه را معرفی کرده، و از آن در مقابل چالشهایی دفاع کنیم. چالش نخست وجود زنجیرههایی است که در نظریه تولید میشوند و میتوانند خطری برای خوش تعریفی ابتنا باشند. چالش دوم این است که ابتنای صفر نظریهای وحدت گرا نیست، به این معنا که ابتنا و تبیین متافیزیکی در آن یکی نیستند. چالش سوم امکان همخوانی این نظریه با ذاتگرایی است.نظریه ابتنا متعهد به واقعیتهای شامل ابتنا است. از آنجاییکه این واقعیتها شامل مفاهیم غیربنیادین هستند، باید بر چیزی مبتنی باشند. نظریۀ ابتنای صفر باور دارد با پیوند زدن ابتنا و استدلال تبیینی میتوان نشان داد این واقعیتها مبتنی بر صفر یا مجموعه تهی هستند. در این مقاله قصد داریم این نظریه را معرفی کرده، و از آن در مقابل چالشهایی دفاع کنیم. چالش نخست وجود زنجیرههایی است که در نظریه تولید میشوند و میتوانند خطری برای خوش تعریفی ابتنا باشند. چالش دوم این است که ابتنای صفر نظریهای وحدت گرا نیست، به این معنا که ابتنا و تبیین متافیزیکی در آن یکی نیستند. چالش سوم امکان همخوانی این نظریه با ذاتگرایی است.
پرستو رستمی
دوره 8، شماره 2 ، آبان 1396، ، صفحه 69-96
چکیده
نظریة "شباهت خانوادگیِ" ویتگنشتاین تأثیرگذارترین نظریة معاصر در باب "تعریف"، یا، به عبارت بهتر، در مقابلِ "تعریف" است. مقابلة اصلی این نظریة با "تعاریف ذاتی" است که ارسطو بهعنوان سردمدار آن شناخته میشود. این نظریة را در دوران معاصر چالشی برای ذاتگرایی در نظر گرفتهاند. در این جستار، بعد از بیان نگرة شباهت خانوادگی و زمینههای بروز ...
بیشتر
نظریة "شباهت خانوادگیِ" ویتگنشتاین تأثیرگذارترین نظریة معاصر در باب "تعریف"، یا، به عبارت بهتر، در مقابلِ "تعریف" است. مقابلة اصلی این نظریة با "تعاریف ذاتی" است که ارسطو بهعنوان سردمدار آن شناخته میشود. این نظریة را در دوران معاصر چالشی برای ذاتگرایی در نظر گرفتهاند. در این جستار، بعد از بیان نگرة شباهت خانوادگی و زمینههای بروز آن در تقابل با تعاریف ارسطویی، با استخراج انتقاداتِ این نگره بر تعاریف ذاتیِ ارسطو و یافتن پاسخ این انتقادات با توجه به متن آثار ارسطو، سعی دارم نشان دهم که طرح چنین انتقاداتی به تعاریف ارسطویی ناشی از فهم نادرست و ناآگاهی ویتگنشتاین نسبت به نگرة "تعاریف ذاتیِ" مدنظر ارسطو است. برای دستیابی به این مطلوب از دو روش پدیدارشناسی و تحلیلی بهره خواهم برد. بررسی آثار دستاولِ فلاسفة مذکور از اولویتهای این پژوهش به شمار میآید.
اسدالله فلاحی
دوره 5، شماره 2 ، مهر 1393، ، صفحه 71-103
چکیده
شمسالدین سمرقندی از منطقدانان قرن هفتم، در بحث قیاس شرطی دیدگاهی نو در برابر ابنسینا پیش نهاده است. از نظر ابنسینا، قیاس شرطی دقیقاً مانند قیاس حملی است و درنتیجه، 19 ضرب منتج دارد؛ اما سمرقندی این همانندی را نمیپذیرد و فقط 7 ضرب از قیاس شرطی را معتبر میداند. او در بیان شرایط انتاج فقط شرایط کیفیت را بیان میکند و به شرایط ...
بیشتر
شمسالدین سمرقندی از منطقدانان قرن هفتم، در بحث قیاس شرطی دیدگاهی نو در برابر ابنسینا پیش نهاده است. از نظر ابنسینا، قیاس شرطی دقیقاً مانند قیاس حملی است و درنتیجه، 19 ضرب منتج دارد؛ اما سمرقندی این همانندی را نمیپذیرد و فقط 7 ضرب از قیاس شرطی را معتبر میداند. او در بیان شرایط انتاج فقط شرایط کیفیت را بیان میکند و به شرایط کمیت نمیپردازد و هنگام ارائة مثال نقض برای ضربهای عقیم، تفاوت کمی ضربها را نادیده میگیرد. اگر مانند سمرقندی صرفاً کیفیت گزارهها را در نظر بگیریم میان قیاسهای سمرقندی و منطق ربط (که شاخهای از منطق جدید است) مطابقت شگفتانگیزی مییابیم به این معنی که هر ضرب منتج نزد سمرقندی در منطق ربط معتبر است و برعکس؛ و این نشاندهندة نزدیکی اندیشههای او به منطق ربط است. این در حالی است که اگر کمیت گزارهها را نیز در نظر آوریم با دشواریهایی در تحلیل قیاسهای سمرقندی روبهرو میشویم که ریشه در تفسیر او از سورهای شرطی دارد.
داود حسینی
چکیده
چکیده: کیت فاین منطقی برای چهار مفهوم متمایز ابتنا بنا نهاده است: ابتنای ضعیف تام، ابتنای ضعیف جزئی، ابتنای اکید تام و ابتنیا اکید جزئی. همچنین، او مدعی است که ابتنای ضعیف تام و اکید تام هر یک میتوانند مفهوم پایه قرار گیرند و سایر مفاهیم ابتنا با آنها تعریف شود. مشخصاً او مدعی است که میتوان ابتنای ضعیف تام و ابتنای اکید تام را با یکدیگر ...
بیشتر
چکیده: کیت فاین منطقی برای چهار مفهوم متمایز ابتنا بنا نهاده است: ابتنای ضعیف تام، ابتنای ضعیف جزئی، ابتنای اکید تام و ابتنیا اکید جزئی. همچنین، او مدعی است که ابتنای ضعیف تام و اکید تام هر یک میتوانند مفهوم پایه قرار گیرند و سایر مفاهیم ابتنا با آنها تعریف شود. مشخصاً او مدعی است که میتوان ابتنای ضعیف تام و ابتنای اکید تام را با یکدیگر تعریف کرد. برای این منظور، او پیشنهادی برای تعریف هر یک از این مفهوم ابتنا بر پایۀ دیگری ارائه کرده است. طبق این تعریفها، ابتنای اکید تام ابتنای ضعیف تام برگشتناپذیر است و ابتنای ضعیف تام چیزی نیست جز حفظ ابتنای اکید تام. در اینجا استدلال میکنم که این تعریفهای دوطرفه دچار اشکال هستند. استراتژی من این است که ابتدا دو معنای متفاوت از تعریفپذیری دوطرفه برای دو مفهوم دلخواه را از هم تفکیک میکنم: اینکه در یک سیستم منطقی، دوشرطیهای مناسبی شامل این دو مفهوم قضیه باشند؛ اینکه بتوان سیستم منطقیای برای هر یک طراحی کرد که رفتار دیگری در آن قابل بازسازی باشد. سپس، برای هر یک از این معناهای تعریفپذیری دوطرفه، نشان میدهم که چرا دستکم یکی از دو مفهوم ابتنای ضعیف و اکید را نمیتوان بر پایۀ دیگری تعریف کرد. نتیجۀ این پژوهش یک گزارۀ فصلی است: یا این دو مفهوم به شکل دیگری که شناخته شده نیست با یکدیگر قابل تعریف هستند یا هر دو پایه هستند.
رحمان شریفزاده؛ محمدعلی حجتی
دوره 5، شماره 1 ، فروردین 1393، ، صفحه 73-96
چکیده
ما در مقالة «پارادوکس اخبار از مجهول مطلق تحلیل مفهوم خبر»، با برگرفتن رویکرد جدیدی تلاش کردیم تا راهحل تازهای برای پارادوکس اخبار از مجهول مطلق بیابیم. مقالهای تحت عنوان «نقدی بر مقالة «پارادوکس اخبار از مجهول مطلق تحلیل مفهوم خبر»» (اسدی: 1392) تلاش کرده است با طرح انتقادهایی، موضع ما در این مقاله را به چالش بکشد. ...
بیشتر
ما در مقالة «پارادوکس اخبار از مجهول مطلق تحلیل مفهوم خبر»، با برگرفتن رویکرد جدیدی تلاش کردیم تا راهحل تازهای برای پارادوکس اخبار از مجهول مطلق بیابیم. مقالهای تحت عنوان «نقدی بر مقالة «پارادوکس اخبار از مجهول مطلق تحلیل مفهوم خبر»» (اسدی: 1392) تلاش کرده است با طرح انتقادهایی، موضع ما در این مقاله را به چالش بکشد. در این مقاله مهمترین و اصلیترین انتقادهای وی را به بحث خواهیم گذاشت و ارزیابی خواهیم کرد. چنانکه خواهیم دید این انتقادات نمیتوانند برای موضع ما مسئلهای ایجاد کنند.
رحمتالله رضایی
دوره 6، شماره 1 ، فروردین 1394، ، صفحه 73-93
چکیده
تعریف در منطق سنتی به حد و رسم تقسیم میشود و حد بنا بر دلایلی دور از دسترس دانسته میشود. بنابراین، آنچه مقدور است تعریف رسمی است. اما تبیین چیستی و شرایط رسم مشکلاتی را پدید آورده است. نتیجه اینکه رسم به سرنوشت حد گرفتار شده است و نشان داده میشود که فاقد ارزش منطقی و معرفتشناختی است. به نظر میرسد میتوان در چهارچوب ...
بیشتر
تعریف در منطق سنتی به حد و رسم تقسیم میشود و حد بنا بر دلایلی دور از دسترس دانسته میشود. بنابراین، آنچه مقدور است تعریف رسمی است. اما تبیین چیستی و شرایط رسم مشکلاتی را پدید آورده است. نتیجه اینکه رسم به سرنوشت حد گرفتار شده است و نشان داده میشود که فاقد ارزش منطقی و معرفتشناختی است. به نظر میرسد میتوان در چهارچوب سنت منطق سینوی به بازسازی رسم پرداخت که لازمهاش بازنگری در تعریف و شرایط آن است. اگر چنین تلاشی موفق باشد معلوم میشود که نه رسم محدود به مرکب از ذاتیات و عرضیات است و نه عرضیات اختصاص به ماهیات مرکب دارد بلکه شامل ماهیات بسیط، عوارض وجودی و حتی عوارض تحلیلی هم میشود. بر این اساس، میتوان اقسام قلمرو و کارکردهایی را برای رسم ترسیم و از ارزش منطقی و معرفتشناختی آن دفاع کرد تا آنجا که رسم میتواند همان کارکرد حد را داشته باشد بدون اینکه مشکلات آن را داشته باشد.
غلامرضا ذکیانی
دوره 2، شماره 2 ، مهر 1390، ، صفحه 77-95
چکیده
ارغنون ارسطو حدود یازده قرن پس از پیدایش، به عربی ترجمه شد و دانشمندانی مانند فارابی و ابن سینا پس از آشنایی با همین ترجمهها، دست به خلق آثار منطقی در جهان اسلام زدند و همین آثار سبب پیدایش و بالندگی منطق میان مسلمانان شد. تحلیل و ارزیابی نخستین ترجمههای ارغنون سبب میشود از یکسو با اهتمام مسلمانان به میراث یونانی ...
بیشتر
ارغنون ارسطو حدود یازده قرن پس از پیدایش، به عربی ترجمه شد و دانشمندانی مانند فارابی و ابن سینا پس از آشنایی با همین ترجمهها، دست به خلق آثار منطقی در جهان اسلام زدند و همین آثار سبب پیدایش و بالندگی منطق میان مسلمانان شد. تحلیل و ارزیابی نخستین ترجمههای ارغنون سبب میشود از یکسو با اهتمام مسلمانان به میراث یونانی در سدههای نخستین و از سوی دیگر با میزان صحت و دقت این ترجمهها آشنا شویم. عبدالرحمن بدوی نخستین ترجمههای عربی از مجموعة ارغنون ارسطو بهعلاوة ایساغوجی فرفوریوس را در یک مجموعة سهجلدی جمعآوری و تصحیح کرده است. پس از مقایسة ترجمة عربی «قیاس» با متن یونانی و ترجمة انگلیسی جنکینسون و ترجمة فارسی ادیب سلطانی از تحلیلات اولی (دفتر دوم)، با حدود صد مورد اختلاف کلی و جزئی مواجه شدیم. این اختلافات را با عباراتی مانند، کاستیها در ترجمه، عربی نامفهوم، عبارات اضافی، خطای ترجمه، تغییر مثال، خطای تصحیح، و ترجیح نسخة بدل دستهبندی کردهایم.
رحمان شریفزاده؛ سید محمد علی حجتی
دوره 3، شماره 1 ، فروردین 1391، ، صفحه 77-95
چکیده
در این مقاله نخست از این بحث میکنیم که پارادوکس اخبار از مجهول مطلق چه فرقی با پارادوکسهایی چون مجهول یا معدوم مطلق دارد و این پارادوکس چگونه با پارادوکس اخبار از معدوم مطلق همساختار است، سپس نشان خواهیم داد که هرچند راه حل تمایز حملین برای دفع شبهة معدوم یا مجهول مطلق کفایت میکند، اما نمیتواند شبهة اخبار ...
بیشتر
در این مقاله نخست از این بحث میکنیم که پارادوکس اخبار از مجهول مطلق چه فرقی با پارادوکسهایی چون مجهول یا معدوم مطلق دارد و این پارادوکس چگونه با پارادوکس اخبار از معدوم مطلق همساختار است، سپس نشان خواهیم داد که هرچند راه حل تمایز حملین برای دفع شبهة معدوم یا مجهول مطلق کفایت میکند، اما نمیتواند شبهة اخبار را حل کند. درادامه راه حل دیگری را ارائه خواهیم کرد؛ با تحلیل مفهوم خبر و تمییز «خبردادن از مجهول مطلق» و «سخنگفتن دربارة آن» نشان خواهیم داد که «قابل اخبار نبودن مجهول مطلق» نه خبری از مجهول مطلق بلکه خبری از وضعیت معرفتی انسان میدهد؛ بنابراین پارادوکس اخبار از مجهول مطلق تناقضی را نتیجه نخواهد داد.
رحمان شریفزاده؛ سیدمحمدعلی حجتی
دوره 1، شماره 1 ، فروردین 1389، ، صفحه 83-91
چکیده
اصل عدم تناقض، قاطعانه ادعا میکند که هر تناقضی محال است. در این نوشته، با تحلیل مفاهیمی چون «تناقض» و «عدم تناقض» و ارتباط این مفاهیم با عامل معرفتی (انسان)، نشان خواهیم داد که ادعای مذکور، حداکثر میتواند به این معنی باشد که انسانهای فعلی نمیتوانند تناقضی را توجیه کنند. اگر این تحلیل، درست باشد، اصل عدم تناقض، ...
بیشتر
اصل عدم تناقض، قاطعانه ادعا میکند که هر تناقضی محال است. در این نوشته، با تحلیل مفاهیمی چون «تناقض» و «عدم تناقض» و ارتباط این مفاهیم با عامل معرفتی (انسان)، نشان خواهیم داد که ادعای مذکور، حداکثر میتواند به این معنی باشد که انسانهای فعلی نمیتوانند تناقضی را توجیه کنند. اگر این تحلیل، درست باشد، اصل عدم تناقض، برای قطعیت خود دلیل موجهی ندارد، و این احتمال وجود دارد که به شکلی معنادار و موجه از امکان تناقض در بعضی موارد، سخن گفته شود، مواردی که پارادوکسیکال هستند.
غلامرضا حسینپور
چکیده
پیتر استراوسون، در مقاله «صدق»، به اقتفای رمزی، مسئله زائد بودن نظریه صدق را مطرح میکند. او اظهار کردن جملات حاوی محمول صادق را انجام کاری میداند و به تعبیر اصطلاحی خود، اِخباری نمیداند بلکه انشائی قلمداد میکند. اظهارات انشائی، صادق یا کاذب نیستند بلکه به بجا یا نابجا متصف میشوند و فعل یا عملاند نه گزاره یا توصیف. بدینسان ...
بیشتر
پیتر استراوسون، در مقاله «صدق»، به اقتفای رمزی، مسئله زائد بودن نظریه صدق را مطرح میکند. او اظهار کردن جملات حاوی محمول صادق را انجام کاری میداند و به تعبیر اصطلاحی خود، اِخباری نمیداند بلکه انشائی قلمداد میکند. اظهارات انشائی، صادق یا کاذب نیستند بلکه به بجا یا نابجا متصف میشوند و فعل یا عملاند نه گزاره یا توصیف. بدینسان در این جستار، پس از ذکر نقدهای استراوسون به نظریه صدق و توضیح نظریه انشائی صدق او و تبیین اظهارات انشائی آستین، به نقدهای سهگانهای که بر تلقی استراوسون وارد شده میپردازیم و سپس با بررسی رابطه معنای زبانی و نظریه انشائی صدق و تبیین نظاممند بودن معنا، این مسئله را به اثبات میرسانیم که نه تنها نظریه انشائی صدق استراوسون نادرست است بلکه تلقی کاربردهای انشائی از زبان هم میتواند ناتمام باشد. بدین معنا، فیلسوفان زبان متعارف هم در این مورد که جملات انشائی با جملات متعارف غیر انشائی متفاوتاند، اغراق و مبالغه میکردند. این فیلسوفان به اشتباه فرض میکردند جملات انشائی، بیانگر قضایای توصیفی و متعارفی نیستند که جملاتی با شروط مستقیم صدق، بیانگر آن قضایا هستند.
حامد قدیری؛ داود حسینی
دوره 4، شماره 1 ، فروردین 1392، ، صفحه 89-108
چکیده
برهان آنسلم از نمونههای نامور برهان وجودی است که قرنها محل بحث فیلسوفان و منطقدانان بوده است. یکی از کلیدیترین فرازهای این برهان چنین است که «اگر [آنچه فراتر از آن قابل تصور نیست] در ذهن وجود داشته باشد، آنگاه میتوان همین فرد را بهعنوان موجود تصور کرد که فراتر است». بر اساس این فراز، میتوان «مسئلة مقایسة با خود» ...
بیشتر
برهان آنسلم از نمونههای نامور برهان وجودی است که قرنها محل بحث فیلسوفان و منطقدانان بوده است. یکی از کلیدیترین فرازهای این برهان چنین است که «اگر [آنچه فراتر از آن قابل تصور نیست] در ذهن وجود داشته باشد، آنگاه میتوان همین فرد را بهعنوان موجود تصور کرد که فراتر است». بر اساس این فراز، میتوان «مسئلة مقایسة با خود» را مطرح کرد؛ مسئلهای که اولاً به تمایز میان «آنچه فراتر از آن قابل تصور نیست» و «آنچه فراتر از آن قابل تصور نیست بهعنوان موجود»، و ثانیاً به مقایسة میان آنها میپردازد. در این مقاله، نگارندگان تلاش میکنند پاسخ چهار تقریر از برهان وجودی آنسلم، میلیکان، اوپنهایمر و زالتا، لوئیس، و کینگ، به «مسئلة مقایسه با خود» را بررسی کنند؛ در مقام پاسخگویی به این مسئله، میلیکان و همچنین اوپنهایمر و زالتا آن را منحل کردهاند، لوئیس با استفاده از جهانهای ممکن لوئیسی به حل آن پرداخته است، و کینگ با بهرهگیری از نظریة اشیای التفاتی کوشیده است این تمایز را مدل کند. در این نوشتار استدلال میشود که مسئله منحلشدنی نیست؛ مدل لوئیس نظریة وی در باب جهانهای ممکن را پیشفرض میگیرد و نظریة اشیای التفاتی باعث ایجاد مشکلی میشود که صورتبندی کینگ را از اعتبار میاندازد.
سید محمد امین خاتمی؛ مسعود پورمهدیان
چکیده
منطق پیوسته تعمیمی از منطق کلاسیک به یک منطق با مجموعه مقادیر درستی بینهایت مقداری است. بسیاری از نتایج منطق کلاسیک و نظریه مدلِ آن به منطق پیوسته تعمیم داده شدهاند. منطق پیوسته نه تنها در بررسی و تحلیل خواص ساختارهای مباحث آنالیز ریاضی کاربردهای فراوانی دارد، بلکه باعث بوجود آمدن نگرشهای جدیدی در نظریه مدل منطق کلاسیک نیز شده ...
بیشتر
منطق پیوسته تعمیمی از منطق کلاسیک به یک منطق با مجموعه مقادیر درستی بینهایت مقداری است. بسیاری از نتایج منطق کلاسیک و نظریه مدلِ آن به منطق پیوسته تعمیم داده شدهاند. منطق پیوسته نه تنها در بررسی و تحلیل خواص ساختارهای مباحث آنالیز ریاضی کاربردهای فراوانی دارد، بلکه باعث بوجود آمدن نگرشهای جدیدی در نظریه مدل منطق کلاسیک نیز شده است.در مقاله حاضر مروری خواهیم داشت بر سیر تکاملی منطق پیوسته از روی منطقِ چندمقداریِ لوکاسیویچ. سپس بعضی از مهمترین خواص اولیه منطق پیوسته را بیان میکنیم. در انتها با توجه به تحلیلی که از مفهوم پیوستگی در منطق پیوسته با توجه به مجموعه مقادیر درستی داریم، نوعی از منطق پیوسته که مبتنی بر نرمهای مثلثی پیوسته است را معرفی خواهیم کرد. این موضوع به معرفی منطقهای پیوسته مبتنی بر منطقهایی مثل منطق گودل و حاصلضربی میانجامد. در انتها به بررسی بعضی از خواص این منطقها از جمله خاصیت فشردگی خواهیم پرداخت
سیدمحمدعلی حجتی؛ محمدصالح زارعپور
دوره 6، شماره 2 ، مهر 1394، ، صفحه 95-109
چکیده
مارگا ریمر معتقد است که کاربران معمولی زبان ماینونگیگرایی را مفروض میگیرند و شهود ایشان مبنی بر معناداری جملههای حاوی نامهای تهی مبتنی بر همین امر است. ما در این مقاله نشان خواهیم داد که موضع او پشتوانة استدلالی محکمی ندارد. یعنی دیدگاه رقیبی وجود دارد که اولاً با دیدگاه ریمر در تعارض است؛ ثانیاً به اندازة دیدگاه او قدرت تبیینی ...
بیشتر
مارگا ریمر معتقد است که کاربران معمولی زبان ماینونگیگرایی را مفروض میگیرند و شهود ایشان مبنی بر معناداری جملههای حاوی نامهای تهی مبتنی بر همین امر است. ما در این مقاله نشان خواهیم داد که موضع او پشتوانة استدلالی محکمی ندارد. یعنی دیدگاه رقیبی وجود دارد که اولاً با دیدگاه ریمر در تعارض است؛ ثانیاً به اندازة دیدگاه او قدرت تبیینی دارد؛ و ثالثاً دلیلی برای ترجیح دیدگاه ریمر به این دیدگاه رقیب وجود ندارد.
طالب جابری
دوره 9، شماره 1 ، فروردین 1397، ، صفحه 95-112
چکیده
«اینهمانی» یکی از مهمترین و در عین حال بحثبرانگیزترین مسائل مطرح شده در آثار فرگه است. در این مقاله به بررسی دیدگاه او در باب این موضوع و شرح و نقد تفسیرهای مختلف از آن خواهیم پرداخت. پرسش اصلی ما این است که اینهمانی بین چه عناصری برقرار میشود. ابتدا دیدگاه فرگه را نسبت به اینهمانی در «مفهومنگاشت» توضیح ...
بیشتر
«اینهمانی» یکی از مهمترین و در عین حال بحثبرانگیزترین مسائل مطرح شده در آثار فرگه است. در این مقاله به بررسی دیدگاه او در باب این موضوع و شرح و نقد تفسیرهای مختلف از آن خواهیم پرداخت. پرسش اصلی ما این است که اینهمانی بین چه عناصری برقرار میشود. ابتدا دیدگاه فرگه را نسبت به اینهمانی در «مفهومنگاشت» توضیح میدهیم. از آنجا که تأملات نهایی فرگه راجع به اینهمانی در دیگر اثر شناختهشدهاش یعنی «معنا و دلالت» مطرح میشوند، در بخش بعدی مفهوم اینهمانی را در این مقاله شرح میدهیم. در نوشتهی کنونی هدف نقد نظر فرگه نیست، بلکه پیش از آن مقصود ما فهم نظر فرگه است، زیرا تنها در این صورت میتوان مسائل مهمی همچون ماهیت عدد در «مبانی علم حساب» و تناقضنماهای مطرح شده از سوی راسل در نسبت با اصل موضوعهی پنجم فرگه در «قوانین علم حساب» را دریافت.
امیر جلیلی قاضی زاده؛ سید محمد علی حجتی؛ محمد سعیدی مهر
چکیده
براساس حداکثرگرایی در باب صادق ساز، هر گزاره ی صادقی صادق ساز دارد. یکی از مسائل پیش روی حداکثرگرایان این است که صادق سازهای گزاره های سالبه چه نوع اموری هستند؟ پاسخ های متعددی از سوی حداکثرگرایان به این مسئله داده شده است. یک رده از این پاسخ ها مبتنی بر امور منفی است.در این مقاله بعد از معرفی کوتاه مسئله، اشاره ای به بعضی پاسخهایی که ...
بیشتر
براساس حداکثرگرایی در باب صادق ساز، هر گزاره ی صادقی صادق ساز دارد. یکی از مسائل پیش روی حداکثرگرایان این است که صادق سازهای گزاره های سالبه چه نوع اموری هستند؟ پاسخ های متعددی از سوی حداکثرگرایان به این مسئله داده شده است. یک رده از این پاسخ ها مبتنی بر امور منفی است.در این مقاله بعد از معرفی کوتاه مسئله، اشاره ای به بعضی پاسخهایی که مبتنی بر امور منفی هستند و برخی از اشکالاتی که دارند خواهیم داشت. این پاسخ ها به ترتیب مبتنی هستند بر وضعیت تام، قطبیت، غیاب و واقعیت های منفیِ بنیادین. براساس راه حل مبتنی بر وضعیت تام، علاوه بر واقعیت های مثبت، واقعیت های دیگری متشکل از تمامیتِ واقعیت های مثبت وجود دارند که صادق ساز گزاره های سالبه خواهند بود. براساس پاسخِ نظریه قطبیت، اشیاء می توانند ویژگی ها را به دو نحو مثبت یا منفی تحقق بخشند و واقعیت های منفی که حاصل تحقق بخشیِ منفیِ ویژگی ها توسط اشیاء هستند، صادق ساز گزاره های سالبه هستند. براساس پاسخِ نظریه غیاب، صادق ساز گزاره های سالبه غیابِ صادق سازِ گزاره ی ایجابیِ متناظرش است. براساس پاسخِ نظریه واقعیت های منفیِ بنیادین، واقعیت های منفی همانند واقعیت های مثبت به نحو بنیادین متحققند و این واقعیت ها صادق ساز گزاره های سالبه هستند. در ادامه به ارائه ی راه حلی برای این مسئله مبتنی بر واقعیت های منفی و بر اساس تحقق اعدام مضاف پرداخته و نشان می دهیم که این راه حل بسیاری از اشکالات دیدگاه های مشابه را ندارد.