مهدی عظیمی
چکیده
پارادوکسِ امتناع تناقض که بنیادیترین اصل معرفت را به چالش میکشد با پذیرش اینکه «اجتماع نقیضان ممتنع است» نتیجه میگیرد که «اجتماع نقیضان ممتنع نیست». صدرالدین شیرازی کوشیده است که این پارادوکس را با جدایینهادن میان حمل اوّلی و شایع فروگشاید. او پیشفرض میگیرد که «اجتماع نقیضان» موضوع گزارههای یادشده ...
بیشتر
پارادوکسِ امتناع تناقض که بنیادیترین اصل معرفت را به چالش میکشد با پذیرش اینکه «اجتماع نقیضان ممتنع است» نتیجه میگیرد که «اجتماع نقیضان ممتنع نیست». صدرالدین شیرازی کوشیده است که این پارادوکس را با جدایینهادن میان حمل اوّلی و شایع فروگشاید. او پیشفرض میگیرد که «اجتماع نقیضان» موضوع گزارههای یادشده و «ممتنع» محمول آنها است. این جستار با نفی این پیشفرض، راهحل دیگری را پیش مینهد که برپایهی آن «اجتماع» بر ادات عطف، «نقیضان» بر سازههای عاطف، و «ممتنع» بر ضرورت سلب که ترکیب جهت و کیفیت است، دلالت دارد. پارادوکسِ امتناع تناقض که بنیادیترین اصل معرفت را به چالش میکشد با پذیرش اینکه «اجتماع نقیضان ممتنع است» نتیجه میگیرد که «اجتماع نقیضان ممتنع نیست». صدرالدین شیرازی کوشیده است که این پارادوکس را با جدایینهادن میان حمل اوّلی و شایع فروگشاید. او پیشفرض میگیرد که «اجتماع نقیضان» موضوع گزارههای یادشده و «ممتنع» محمول آنها است. این جستار با نفی این پیشفرض، راهحل دیگری را پیش مینهد که برپایهی آن «اجتماع» بر ادات عطف، «نقیضان» بر سازههای عاطف، و «ممتنع» بر ضرورت سلب که ترکیب جهت و کیفیت است، دلالت دارد.
محمد سعیدی مهر؛ سید احمد حسینی سنگچال
چکیده
دشتکی در ارائه نظریه حمل خود، از دو نظریه بدیل یاد میکند؛ «ثبوت امر لامر» و «تغایر مفهومی موضوع و محمول و اتحاد در ذات». دشتکی با نقد این دو دیدگاه، «تغایر اعتباری و اتحاد در وجود» را به عنوان نظریه حمل استاندارد معرفی مینماید. تحلیل ویژه دشتکی از مشتقات نقش مهمی در این نظریه دارد. انکار نسبت از دیگر عناصر تشکیل دهنده ...
بیشتر
دشتکی در ارائه نظریه حمل خود، از دو نظریه بدیل یاد میکند؛ «ثبوت امر لامر» و «تغایر مفهومی موضوع و محمول و اتحاد در ذات». دشتکی با نقد این دو دیدگاه، «تغایر اعتباری و اتحاد در وجود» را به عنوان نظریه حمل استاندارد معرفی مینماید. تحلیل ویژه دشتکی از مشتقات نقش مهمی در این نظریه دارد. انکار نسبت از دیگر عناصر تشکیل دهنده نظریه دشتکی است و با کمک آن میتواند حمل را به هوهویت و عینیت موضوع و محمول تحلیل کند. دشتکی در مییابد که هر یک از بساطت یا ترکب مشتق با نظریه حملی که او به دنبال آن میباشد، در تنافی اند و لذا تحلیل ویژه ای از مشتقات عرضه می کند. تحلیل او از مشتقات، راه را برای تفکیک دوگانه «ثبوت مبدا برای موضوع» و «اتحاد محمول و موضوع» هموار میسازد و او را در تحلیل قاعده فرعیه و جهت در عقدالوضع یاری میکند. همه این عناصر به یاری دشتکی میآیند تا بتواند قضایای لابتیه، هلیه بسیطه و معدوله را تحلیل کند و نظریه حمل منتخب خود را در مورد آن ها به کار گیرد.