علی اصغر مروت
چکیده
منطقدانان مسلمان دو قضیهی موجهه را در صورتی متناقض میدانند که در کم، کیف و جهت، اختلاف و در سایر اجزاءِ تشکیل دهندهی قضیه، وحدت داشته باشند. از نظر این متفکران اگر دو قضیهی متناقض دارای جهت واحد باشند، محذور امتناع (اجتماع یا ارتفاع) نقیضین پیش خواهد آمد. راه احتراز از این محذور از نظر این منطقدانان، اختلاف جهت قضایا در متناقضان ...
بیشتر
منطقدانان مسلمان دو قضیهی موجهه را در صورتی متناقض میدانند که در کم، کیف و جهت، اختلاف و در سایر اجزاءِ تشکیل دهندهی قضیه، وحدت داشته باشند. از نظر این متفکران اگر دو قضیهی متناقض دارای جهت واحد باشند، محذور امتناع (اجتماع یا ارتفاع) نقیضین پیش خواهد آمد. راه احتراز از این محذور از نظر این منطقدانان، اختلاف جهت قضایا در متناقضان است. در نوشتار حاضر نشان داده خواهد شد که وحدت متناقضان در جهت، هیچ محذوری ندارد و برخلاف آنچه منطقیان مزبور پنداشتهاند، اتفاقا این اختلاف در جهت است که محذور ارتفاع نقضین (کذب متناقضان) را پیش خواهد آورد. از نظر این نوشتار، ریشهی اشتباه منطقدانان قدیم، خلط ضرورت نفی با نفیِ ضرورت (و نیز دوام نفی با نفی دوام)بوده است. و باید وحدت در جهت را از وحدتهای معتبر در تناقض دانست و نه از مواردِ اختلاف در متناقضان. بنابراین قضایای موجههی متناقض نیز همانند قضایای مطلقه فقط در کم و کیف با هم اختلاف دارند و نیازی به اختلاف در جهت نیست.