منطق، یکی از مهمترین دلبستگیهای مترجمان در نهضت ترجمة آثار یونانی ـ سریانی به زبان عربی بود. اما آنچه ایشان محور کار خود قرار داده بودند مجموعه رسالههای ارگانون ارسطو بود. در این دوره، «دیالکتیک» افلاتون، نه به طور مستقیم، بلکه با واسطة ارسطو به دست اعراب رسید. این واسطه، سبب شد که فهم دقیق این روش استنتاجی امکانپذیر ...
بیشتر
منطق، یکی از مهمترین دلبستگیهای مترجمان در نهضت ترجمة آثار یونانی ـ سریانی به زبان عربی بود. اما آنچه ایشان محور کار خود قرار داده بودند مجموعه رسالههای ارگانون ارسطو بود. در این دوره، «دیالکتیک» افلاتون، نه به طور مستقیم، بلکه با واسطة ارسطو به دست اعراب رسید. این واسطه، سبب شد که فهم دقیق این روش استنتاجی امکانپذیر نشود. درواقع، از همان روزهای آغازین ورود منطق به جهان عربی، منطقدانان عرب «دیالکتیک» را با نام بسیار گمراهکنندة «جدل»، صرفاً به عنوان رقیبی برای منطق راستین، یعنی منطق قیاسی ارسطو شناختند. پژوهش حاضر میکوشد ابتدا طرحی از دیالکتیک افلاتون به عنوان روشی استنتاجی فراهم آورد، آنگاه شناخت منطقدانان عرب را از «دیالکتیک» افلاتون ارزیابی کرده و مورد انتقاد قرار دهد. ضمن این پژوهش، تلاش خواهد شد که برگردان واژة «دیالکتیک» به «جدل»، به بوتة نقد گذارده شود. پیشنهاد پژوهش حاضر این است که این برگردان، به جز صورتبندی ارسطو، با تأثیرپذیری مترجمان از زبان سریانی صورت گرفته است.[i] پینوشت [i]. ضروری است از انتقادها و پیشنهادهای دوستانم آلبرتو ریگولیو (دانشگاه آکسفورد) و یوری آرژانوف (دانشگاه روهر بوخوم) پیرامون مقالة حاضر سپاس بگزارم.