نوع مقاله : ترجمه و نقد
نویسنده
پژوهشگر پسادکتری فلسفه، دانشگاه تربیت مدرس
چکیده
در منطق و فلسفة اسلامی معمولاً گفته میشود در معقول ثانی منطقی اتصاف، و بهعبارتی ظرف صدق و مطابَق، کاملاً ذهنی است. این نوشتار نشان میدهد برخی اندیشمندان مسلمان در عمل، گاهی، مثلاً در مورد مباحث پارادوکس معدوم مطلق، ناخواسته آن را نقض کردهاند. ما به تقویت این نقض خواهیم پرداخت و ادلّة قویتری بر اتصاف خارجی و عینی دستکم برخی از معقولهای ثانی منطقی، یعنی اموری که به حیث التفاتی و دلالت گرهخوردهاند، همچون «لایخبرعنه» و «لایعلم»، «یخبرعنه» و «یعلم»، «خبر» و «شناخت»، «خبر/ شناختپذیری» و «خبر/ شناختناپذیری»، «صدق»، «وصفپذیری» و «وصفناپذیری»[i]، عرضه خواهیم کرد و بدین وسیله کلیت قاعده نقض خواهد شد.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
External attribution of Secondary Intelligibles; The case study of Absolute Non–Existent Paradox
نویسنده [English]
- Mahdi Assadi
Postdoctoral researcher of philosophy at Tarbiat Modares University
چکیده [English]
In Islamic logic and philosophy usually is said, as a rule, that the attribution of logical secondary inteligibles is totally subjective. This paper shows that sometimes some Muslim thinkers, in practice, have violated this rule unintentionally, in the discussion of absolute non–existent paradox, for example. We will reinforce this violation and will present stronger arguments for the external and objective attribution of at least some logical secondary intelligibles, i.e. matters that are tied with intentionality and signification such as ‘cognition’, ‘information’, ‘describility’, ‘non-describility’, ‘knowability’. In this way the generality of this rule is violated.
کلیدواژهها [English]
- logical secondary inteligibles
- external and subjective attribution
- absolute non–existent