فلسفه زبان (با گرایش منطق)
حامد باستین؛ سید محمدعلی حجتی
دوره 7، شماره 2 ، اسفند 1395، ، صفحه 1-28
چکیده
میلیکان در پاسخ به مسئلۀ پاتنم دربارۀ عدم تعین مصداقی واژههای زبانی این موضوع را مطرح میکند که اگر تعریف جدیدی از بازنمایی مبتنی بر شواهد زیستی و بهویژه اصل انتخاب طبیعی ارائه کنیم، آیا مسئلۀ پاتنم همچنان موضوعیت خواهد داشت. پاسخ میلیکان به این سؤال منفی است. او معتقد است که سؤال باید اینگونه مطرح شود که چه چیزی رابطهای خاص ...
بیشتر
میلیکان در پاسخ به مسئلۀ پاتنم دربارۀ عدم تعین مصداقی واژههای زبانی این موضوع را مطرح میکند که اگر تعریف جدیدی از بازنمایی مبتنی بر شواهد زیستی و بهویژه اصل انتخاب طبیعی ارائه کنیم، آیا مسئلۀ پاتنم همچنان موضوعیت خواهد داشت. پاسخ میلیکان به این سؤال منفی است. او معتقد است که سؤال باید اینگونه مطرح شود که چه چیزی رابطهای خاص را از میان بیشمار رابطۀ ممکن بین واژگان و اشیا به رابطۀ بازنمایی ـ بازنما تبدیل میکند؟ پاسخ او به این سؤال بر فرضیهای مبتنی است که در زیستشناسی نیز محل اختلاف و مباحثات بسیار بوده است و طرفداران و مخالفان خود را دارد. میلیکان در زمرۀ گروهی است که نگاهی تاریخی به کارکرد دارند و معتقدند که کارکرد هر شیء باید براساس نقشی تعریف شود که قرار بوده است در سیر تاریخی پیدایشش ایفا کند. او به چنین کارکردی صفت «مطلوب» را اطلاق میکند. فرضیۀ بدیل معتقد است که کارکرد باید براساس کاری تعریف شود که در حال حاضر و در تعادل با وضعیت موجود بااستفادهاز شیء انجام میشود. نکتة کلیدی در ارائة مفهوم کارکرد مطلوب ارائة تعریفی جدید از «بازنمایی» است. در این مقاله قصد داریم با معرفی تعریف میلیکان از بازنمایی نشان دهیم که این تعریف بر مفهوم «ساختکار» (functure) مبتنی است و برخلاف دیدگاه رایج در فلسفه که بازنمایی را امری ذهنی میداند، کاملاً عینی است.