ارسطو در ارگانون، حمل را عین ایجاب دانسته است. ما حمل غیر ایجابی نداریم. سلب در ارگانون، سلب حمل است. هنگامی که مفهومی از شیئی سلب میشود، ما با یک حمل مواجه نیستیم. این مقاله در پی اثبات این نکته است که این عقیدة ارسطو به پارادوکسهایی خواهد انجامید که در متن منطق ارسطویی قابل پاسخگویی نیستند. و در نهایت، نشان خواهیم داد که این ...
بیشتر
ارسطو در ارگانون، حمل را عین ایجاب دانسته است. ما حمل غیر ایجابی نداریم. سلب در ارگانون، سلب حمل است. هنگامی که مفهومی از شیئی سلب میشود، ما با یک حمل مواجه نیستیم. این مقاله در پی اثبات این نکته است که این عقیدة ارسطو به پارادوکسهایی خواهد انجامید که در متن منطق ارسطویی قابل پاسخگویی نیستند. و در نهایت، نشان خواهیم داد که این عقیدة ارسطو یکسره نابهجاست و حمل سلبی، در حکم یک بنبست در منطق نیست، بلکه آن نیز امکان دارد. از آنجا که در این مقاله از قاعدة نقض محمول استفاده شده است، و ارسطو مشخصاً این قاعده را نمیپذیرد، برای دفاع از روششناسی مقاله، این اعتقاد ارسطو تحلیل شده و نادرستی آن، نشان داده خواهد شد. در مجموع، مدعیات مقالة حاضر عبارت است از: (1)حمل و ایجاب یکی نیستند، بلکه ما حمل سلبی نیز داریم. (2) گزارههای موجبة معدوله، برخلاف عقیدة همة منطقدانان قدیم، در واقع ایجابی نیستند، بلکه سلبیاند. (3)نقض محمول، قاعدهای صادق و قابل استفاده برای اهداف منطق قدیم است. (4)قاعدة فرعیة، صادق اما ناقص است و شکل درست آن بدین قرار خواهد بود: «انتساب حکمی ایجابی یا سلبی بر چیزی، فرع بر ثبوت آن چیز است.» به این ترتیب، هر نوع حمل، اعم از ایجابی یا سلبی، نمیتواند بر معدوم انجام گیرد و در نتیجه، گزارههای سالبه به انتفاء موضوع کاذبند.