میثم زندی؛ داود حسینی
چکیده
نظریه ابتنا متعهد به واقعیتهای شامل ابتنا است. از آنجاییکه این واقعیتها شامل مفاهیم غیربنیادین هستند، باید بر چیزی مبتنی باشند. نظریۀ ابتنای صفر باور دارد با پیوند زدن ابتنا و استدلال تبیینی میتوان نشان داد این واقعیتها مبتنی بر صفر یا مجموعه تهی هستند. در این مقاله قصد داریم این نظریه را معرفی کرده، و از آن در مقابل چالشهایی ...
بیشتر
نظریه ابتنا متعهد به واقعیتهای شامل ابتنا است. از آنجاییکه این واقعیتها شامل مفاهیم غیربنیادین هستند، باید بر چیزی مبتنی باشند. نظریۀ ابتنای صفر باور دارد با پیوند زدن ابتنا و استدلال تبیینی میتوان نشان داد این واقعیتها مبتنی بر صفر یا مجموعه تهی هستند. در این مقاله قصد داریم این نظریه را معرفی کرده، و از آن در مقابل چالشهایی دفاع کنیم. چالش نخست وجود زنجیرههایی است که در نظریه تولید میشوند و میتوانند خطری برای خوش تعریفی ابتنا باشند. چالش دوم این است که ابتنای صفر نظریهای وحدت گرا نیست، به این معنا که ابتنا و تبیین متافیزیکی در آن یکی نیستند. چالش سوم امکان همخوانی این نظریه با ذاتگرایی است.نظریه ابتنا متعهد به واقعیتهای شامل ابتنا است. از آنجاییکه این واقعیتها شامل مفاهیم غیربنیادین هستند، باید بر چیزی مبتنی باشند. نظریۀ ابتنای صفر باور دارد با پیوند زدن ابتنا و استدلال تبیینی میتوان نشان داد این واقعیتها مبتنی بر صفر یا مجموعه تهی هستند. در این مقاله قصد داریم این نظریه را معرفی کرده، و از آن در مقابل چالشهایی دفاع کنیم. چالش نخست وجود زنجیرههایی است که در نظریه تولید میشوند و میتوانند خطری برای خوش تعریفی ابتنا باشند. چالش دوم این است که ابتنای صفر نظریهای وحدت گرا نیست، به این معنا که ابتنا و تبیین متافیزیکی در آن یکی نیستند. چالش سوم امکان همخوانی این نظریه با ذاتگرایی است.