مسعود الوند
دوره 9، شماره 1 ، فروردین 1397، صفحه 1-17
چکیده
ناهمخوانی ادات ربط زبان طبیعی و ادات زبان منطق کلاسیک در تابع ارزشی بودن، موجب شده است تا برخی گمان کنند که زبان منطق کلاسیک در بازنمایی جملات زبان طبیعی و صورتبندی استدلالهای این زبان ناتوان است. در این مقاله تلاش می شود تا نشان داده شود که زبان منطق کلاسیک یکسره از آن صورت بندی عاجز نیست و مدعای مخالفان توانایی زبان منطق در بازنمایی ...
بیشتر
ناهمخوانی ادات ربط زبان طبیعی و ادات زبان منطق کلاسیک در تابع ارزشی بودن، موجب شده است تا برخی گمان کنند که زبان منطق کلاسیک در بازنمایی جملات زبان طبیعی و صورتبندی استدلالهای این زبان ناتوان است. در این مقاله تلاش می شود تا نشان داده شود که زبان منطق کلاسیک یکسره از آن صورت بندی عاجز نیست و مدعای مخالفان توانایی زبان منطق در بازنمایی جملات و استدلالهای زبان طبیعی، کامل نیست. دفاعیات در این زمینه به دو دسته دفاعیات مستقیم و غیر مسقیم تقسیم میشوند. اگرچه نظریه گرایس در این زمینه یک نقطه عطف برای دفاع غیر مستقیم محسوب میشود، در این مقاله به طرح بخشی از دفاعیات مستقیم در برابر مدافعان نا همخوانی استدلالهای صوری شده زبان منطق با زبان طبیعی می پردازیم: ابتدا با ذکر استدلالهای استراسون در مخالفت با بازنمایی جملات زبان طبیعی توسط زبان منطق کلاسیک به دفاعیات کلارک خواهیم پرداخت و سپس چالشهای یانگ در مقابل کلارک و پاسخهای کلارک را خواهیم دید.
مهین باقری؛ مهدی میرزاپور؛ غلامرضا ذکیانی
دوره 9، شماره 1 ، فروردین 1397، صفحه 19-52
چکیده
نظریهی اطلاق (Supposition Theory) یکی از نظریههای مهم منطقی-دلالتشناسی است که در تألیفات و تفاسیر منطقدانان قرون وسطایی در ذیل بحث «ویژگیهای حدود» مطرح گردیده است. از آنجایی که این نظریه دارای پیامدهای منطقی، فلسفی و الاهیاتی مهمی است در این پژوهش به بررسی ریشهی مفهومی و تاریخی آن می پردازیم. مدعای اصلی این پژوهش وجود ...
بیشتر
نظریهی اطلاق (Supposition Theory) یکی از نظریههای مهم منطقی-دلالتشناسی است که در تألیفات و تفاسیر منطقدانان قرون وسطایی در ذیل بحث «ویژگیهای حدود» مطرح گردیده است. از آنجایی که این نظریه دارای پیامدهای منطقی، فلسفی و الاهیاتی مهمی است در این پژوهش به بررسی ریشهی مفهومی و تاریخی آن می پردازیم. مدعای اصلی این پژوهش وجود پیوندی معنادار به لحاظ تاریخی و مفهومی بین نظریهی قرون وسطایی اطلاق و نظریهی مغالطات ارسطو است که در رسالهی «در پیرامون ابطالهای سوفیستی» وی مطرح شده است. بررسی مورد به مورد مغالطات مطرح شده توسط ارسطو در مقایسه و تطبیق با تحلیلهای منطقدانان قرون وسطایی این فرضیه را تقویت می کند که نظریهی اطلاق همان دلالتشناسیِ پنهان در نظریهی مغالطات ارسطو است که توسط منطقدانان قرون وسطایی ماهیتی آشکار و مستقل پیدا کرده است و در دوران قرون وسطایی متأخر در برخورد با مشکلات دلالتشناسی مختلف در ابعاد گستردهتری نیز توسعه یافته است.
برزویه بگلری
دوره 9، شماره 1 ، فروردین 1397، صفحه 53-93
چکیده
از زمان انتشار مقالهی سوئل کریپکی با عنوان تحلیل دلالت شناسانهی منطق شهودیI، در سال 1965، تمام آنچه پیش از آن در دلالتشناسی منطق شهودی نگاشته شده بود، تفسیر برآوئر-هیتینگ-کولموگروف(BHK)، تفسیر توپولوژیک و مدلهای بث تحت سایهی تنقیح و پالودگیاش قرار گرفت و دلالت شناسی استاندارد برای منطق شهودی برآوئر-هیتینگ قلمداد شد. تا به ...
بیشتر
از زمان انتشار مقالهی سوئل کریپکی با عنوان تحلیل دلالت شناسانهی منطق شهودیI، در سال 1965، تمام آنچه پیش از آن در دلالتشناسی منطق شهودی نگاشته شده بود، تفسیر برآوئر-هیتینگ-کولموگروف(BHK)، تفسیر توپولوژیک و مدلهای بث تحت سایهی تنقیح و پالودگیاش قرار گرفت و دلالت شناسی استاندارد برای منطق شهودی برآوئر-هیتینگ قلمداد شد. تا به امروز جهت تفسیر، مقابله و بِه فهمی، ادبیات و مطالعات کلانی حول این مقاله شکل گرفتهاست. کریپکی این مقاله را در پایان قریب به یک دهه تفکر بارور راجع به منطق موجهات، دلالت شناسی آن و انتشار تحقیقاتش مشتمل بر روشی خلاقانه برای دلالتشناسی منطق موجهات در 6 مقاله، نوشت و منتشر کرد و در آن برای طراحی تفسیری از دلالتشناسی منطق شهودی از تحقیقات خودش در منطق موجهات و اخذ مفهوم فورسینگ از ریاضیدان آمریکایی پل کوئن سود جست. دراین نوشته پس از بررسی جایگاه تاریخی-فنّی مقالهی کریپکی در ادبیات شهودگرایی، ترجمه مقالهی وی آمدهاست.
طالب جابری
دوره 9، شماره 1 ، فروردین 1397، صفحه 95-112
چکیده
«اینهمانی» یکی از مهمترین و در عین حال بحثبرانگیزترین مسائل مطرح شده در آثار فرگه است. در این مقاله به بررسی دیدگاه او در باب این موضوع و شرح و نقد تفسیرهای مختلف از آن خواهیم پرداخت. پرسش اصلی ما این است که اینهمانی بین چه عناصری برقرار میشود. ابتدا دیدگاه فرگه را نسبت به اینهمانی در «مفهومنگاشت» توضیح ...
بیشتر
«اینهمانی» یکی از مهمترین و در عین حال بحثبرانگیزترین مسائل مطرح شده در آثار فرگه است. در این مقاله به بررسی دیدگاه او در باب این موضوع و شرح و نقد تفسیرهای مختلف از آن خواهیم پرداخت. پرسش اصلی ما این است که اینهمانی بین چه عناصری برقرار میشود. ابتدا دیدگاه فرگه را نسبت به اینهمانی در «مفهومنگاشت» توضیح میدهیم. از آنجا که تأملات نهایی فرگه راجع به اینهمانی در دیگر اثر شناختهشدهاش یعنی «معنا و دلالت» مطرح میشوند، در بخش بعدی مفهوم اینهمانی را در این مقاله شرح میدهیم. در نوشتهی کنونی هدف نقد نظر فرگه نیست، بلکه پیش از آن مقصود ما فهم نظر فرگه است، زیرا تنها در این صورت میتوان مسائل مهمی همچون ماهیت عدد در «مبانی علم حساب» و تناقضنماهای مطرح شده از سوی راسل در نسبت با اصل موضوعهی پنجم فرگه در «قوانین علم حساب» را دریافت.
حامد قدیری؛ محمد سعیدی مهر
دوره 9، شماره 1 ، فروردین 1397، صفحه 113-136
چکیده
هیلاری پاتنم (۱۹۲۶-۲۰۱۶)، فیلسوف برجستهی تحلیلی، بخش مهمی از دوران طولانی تفلسفش را به این سوال میپردازد که «ذهن و زبان چگونه به جهان خارج چنگ میزنند؟» در مقام پاسخ به این سوال، در حوزهی سمنتیک، برونگرایی معنایی را طرح میکند و در حوزهی متافیزیک و انتولوژی، علیه رئالسیم متافیزیکی به پا میخیزد و دو استدلال ارائه میکند ...
بیشتر
هیلاری پاتنم (۱۹۲۶-۲۰۱۶)، فیلسوف برجستهی تحلیلی، بخش مهمی از دوران طولانی تفلسفش را به این سوال میپردازد که «ذهن و زبان چگونه به جهان خارج چنگ میزنند؟» در مقام پاسخ به این سوال، در حوزهی سمنتیک، برونگرایی معنایی را طرح میکند و در حوزهی متافیزیک و انتولوژی، علیه رئالسیم متافیزیکی به پا میخیزد و دو استدلال ارائه میکند که یکی از آنها استدلال مدلتئورتیک است. در این مقاله نشان خواهم داد که استدلال پاتنم به سود برونگرایی معنایی و استدلال مدلتئورتیکِ او علیه رئالیسم متافیزیکی، هرچند به لحاظ ظاهری دارای ساختار و صورتبندی متفاوتی هستند، اما درواقع اندیشهی واحدی از هر دوی آنها پشتیبانی میکند. در این راستا، پس از گزارش هریک از این استدلالها، صورتبندی تازهای از آنها ارائه میشود. سپس بر پایهی وجوه اشتراک این دو استدلال، اندیشهی پشتیبان آن دو معرفی خواهد شد. طبق این اندیشهی پشتیبان، انفکاک قاطع میان ذهن و جهان خارج منجر به نامتعین شدن رابطهای ارجاعی میان آنها میشود اما بنا به درک متعارف، این رابطه متعین است؛ پس ذهن و جهان خارج منفک از یکدیگر نیستند؛ به عبارت دیگر، درهمتنیدهاند.
مرتضی مزگی نژاد؛ فاطمه باقری نژاد
دوره 9، شماره 1 ، فروردین 1397، صفحه 183-225
چکیده
ارسطو با معرفی سه شکل از قیاس اقترانی آغازگر مباحث پردامنهای در این حوزه شده است. شکل چهارم بعدها به اشکال قیاس اقترانی اضافه شد. در سه قسم اول قیاس اقترانی اختلافنظری دیده نمیشود بحث بر سر شکل چهارم قیاس و شرایط انتاج آن میباشد. در شکل چهارم قیاس سه اختلاف عمده دیده میشود: 1- جایگاه شکل چهار 2- شرایط انتاج 3- ضروب منتج. گروهی از ...
بیشتر
ارسطو با معرفی سه شکل از قیاس اقترانی آغازگر مباحث پردامنهای در این حوزه شده است. شکل چهارم بعدها به اشکال قیاس اقترانی اضافه شد. در سه قسم اول قیاس اقترانی اختلافنظری دیده نمیشود بحث بر سر شکل چهارم قیاس و شرایط انتاج آن میباشد. در شکل چهارم قیاس سه اختلاف عمده دیده میشود: 1- جایگاه شکل چهار 2- شرایط انتاج 3- ضروب منتج. گروهی از متقدمان که منطقدانان قبل اثیر الدین ابهری را در بر میگیرد ( ابن صلاح همدانی تا افضل الدین خونجی) با شرایطی، پنج ضرب منتج را برای شکل چهار قائلاند و گروهی از متأخران که در برگیرنده برخی از منطقدانان بعد اثیر الدین ابهری میباشند با شرایط دیگری قائل به هشت ضرب منتج برای آن هستند. قابل ذکر است که اثیرالدین ابهری با شرایطی سه ضرب دیگر به ضروب منتج شکل چهار افزود و به مرور برخی منطقدانان(تفتازانی،حاج ملاهادی سبزواری و ..) بدون توجه به شرایط سه ضرب ارائه شده از سوی ابهری ، بهطورکلی قائل به هشت ضرب منتج شدند.در این مجال به بررسی پیشینه شکل چهارم قیاس اقترانی و شرایط انتاج آن میپردازیم. ضمن اثبات درستی نظر متقدمان؛ به ریشهیابی نظر برخی از متأخرین پرداختهشده که مشخص میشود بدفهمی از عبارات اثیر الدین ابهری صورت گرفته و نظر وی در خصوص موجهات(مختلطات) به قیاسهای غیرموجه(مطلقات) تسری دادهشده است. در این پژوهش علاوه بر بیان روشن این خلط به چرایی این اشتباه نیز پرداخته شده است.