نزاع فرگه و هیلبرت: روش صحیح پرداختن به فراقضیه‌ها در دستگاه‌های اصل موضوعی

میثم محمدامینی

دوره 6، شماره 1 ، فروردین 1394، صفحه 1-19

چکیده
  «منطق به صورت نامحدود ... صوری نیست. اگر چنین بود، بدون محتوا می‌بود ... هیچ علمی کاملاً صوری نیست» (Frege, 1971:109). در ۱۸۹۹، دیوید هیلبرت نظام اصلِ موضوعیِ منقحی برای هندسة اقلیدسی عرضه کرد و با اثبات مشروط فراقضیه‌های سازگاری و استقلال برای این نظام، راه‌حلی برای یکی از مسائل دیرپای ریاضیات (مشهور به مسئلة خطوط موازی) ارائه داد. گوتلوب ...  بیشتر

گزاره‌‌های سالبه و اصل صادق‌‌ساز

بهناز باقری

دوره 6، شماره 1 ، فروردین 1394، صفحه 21-41

چکیده
  در این مقاله ابتدا به معرفی اجمالی نظریة مطابقت و سپس اشکالات آن پرداخته‌ام و آن‌‌گاه نظریة صادق‌‌ساز را در پرتو نظریة مطابقت بررسی کرده‌ام. پس از معرفی این نظریه، به بحث چگونگی صدق گزاره‌‌های سالبه به واسطة اصل صادق‌‌ساز پرداخته‌‌ام و به انواع راه‌‌حل‌‌هایی که این نظریه برای پشتیبانی صدق گزاره‌‌‌های سالبه آورده است، ...  بیشتر

نقد و بررسی ارغنون ارسطو از منظر رابین اسمیت

غلامرضا ذکیانی؛ محمد امین برادران نیکو

دوره 6، شماره 1 ، فروردین 1394، صفحه 43-71

چکیده
  مطابق دیدگاه اسمیت ارغنون کاربرد ویژه‌ای برای ارسطو دارد و آن اثبات این امر است که فلسفة اولی ممکن است. به نظر وی، انتظار اشتباهی است که هدف ارغنون را طرح نظریه‌های روش‌شناسی ارسطو تلقی کنیم. ارسطو در تحلیل دوم با ارائة استدلالی سعی می‌کند تا نشان دهد وجود یک معرفت غیربرهانی شرط کافی و لازم برای معرفت برهانی (علم) است. هدف معرفت غیربرهانی ...  بیشتر

ارزش منطقی تعریف رسمی

رحمت‌الله رضایی

دوره 6، شماره 1 ، فروردین 1394، صفحه 73-93

چکیده
  تعریف در منطق سنتی به حد و رسم تقسیم می‌شود و حد بنا بر دلایلی دور از دسترس دانسته می‌شود. بنابراین، ‌‌آن‌چه مقدور است ‌‌تعریف رسمی است. اما تبیین چیستی و شرایط رسم ‌‌مشکلاتی را پدید آورده است. نتیجه این‌که رسم به سرنوشت حد گرفتار شده است و نشان داده می‌شود که فاقد ارزش منطقی و معرفت‌شناختی است. به‌ نظر می‌رسد می‌توان در چهارچوب ...  بیشتر

تعریف گزاره در «دربارة عبارت» ارسطو

سیدعمار کلانتر

دوره 6، شماره 1 ، فروردین 1394، صفحه 95-116

چکیده
  بر اساس تفسیر مشهور، ارسطو در فصل چهارم «دربارة عبارت»، گزاره را بر اساس صدق و کذب تعریف می‌کند. با این حال وی در پایان فصل پنجم، «بیان» دیگری را از گزارة «ساده» مطرح می‌کند. در این مقاله با توجه به فصل‌های چهارم و پنجم استدلال می‌شود که آن بیان دیگر، درواقع تعریفِ گزاره‌‌ به صورت مطلق بر اساس تعلق‌ گرفتن و تعلق ‌نگرفتن، ...  بیشتر

بررسی و نقد نظرهای گنتزن و هکین دربارة نقش قواعد ساختاری و عمل‌گری در تعریف ثوابت منطقی

مرتضی مزگی‌نژاد؛ لطف‌الله نبوی نبوی؛ سیدمحمدعلی حجتی

دوره 6، شماره 1 ، فروردین 1394، صفحه 117-141

چکیده
  گنتزن قواعد سیستم منطقی را به دو دستة «قواعد عمل‌گری» و «قواعد ساختاری» تقسیم می‌کند. مقصود وی از قواعد عمل‌گری، قواعد معرفی و حذف یک ثابت منطقی است. قواعد ساختاری بیان‌کنندة ویژگی‌های مبنایی یک استدلال است به‌‌ گونه‌ای که هر تغییری در آن‌ها سبب تغییر کل سیستم می‌شود. وی در آثار خود به این نکته اشاره داشته است که ...  بیشتر