محمد گلشنی؛ امید اعتصامی؛ شهرام محسنیپور
چکیده
روش فورسینگ کوهن یکی ازمهمترین ابزارهای نظریه مجموعهها برای ساختن مدلهای از ZFC میباشد. در این مقاله روشهای مختلف معرفی فورسینگ را بررسی کرده و نشان می-دهیم همه آنها با هم معادل هستند. . ابتدا روش فورسینگ را به کمک مجموعههای جزئاً مرتب بیان می کنیم و بعضی از خواص اساسی آن را ذکر میکنیم. سپس روش مدلهای جبر بولی-مقدار را میآوریم ...
بیشتر
روش فورسینگ کوهن یکی ازمهمترین ابزارهای نظریه مجموعهها برای ساختن مدلهای از ZFC میباشد. در این مقاله روشهای مختلف معرفی فورسینگ را بررسی کرده و نشان می-دهیم همه آنها با هم معادل هستند. . ابتدا روش فورسینگ را به کمک مجموعههای جزئاً مرتب بیان می کنیم و بعضی از خواص اساسی آن را ذکر میکنیم. سپس روش مدلهای جبر بولی-مقدار را میآوریم و نشان می دهیم که این رویکرد به فورسینگ با روش اول معادل است. این کار با نشان دادن اینکه هر مفهوم فورسینگ را میتوان به طور چگال در یک جبر بولی کامل نشاند صورت میپذیرد. سپس به معرفی فورسینگ از دیدگاه توپولوژی میپردازیم و ارتباط آن را با روش مجموعههای جزئاً مرتب میآوریم. نشان خواهیم داد رابطه فورسینگ که از دیدگاه توپولوژیکی معرفی می شود با رابطه فورسینگ که از دیدگاه مجموعههای جزئاً مرتب تعریف شده یکی است و بنابراین این دو روش اساسا یکی هستند. سرانجام به معرفی فورسینگ از دیدگاه نظریه رستهها پرداخته و ارتباط آن را با روش مدل-های جبر بولی-مقدار میآوریم. نشان می دهیم که برای یک جبر بولی کامل رسته شیفهای روی آن را می توان با جهان بولی مقدار ساخته شده توسط آن جبر بولی یکی گرفت.
مسعود الوند؛ مرتضی حاجی حسینی؛ امیراحسان کرباسیزاده
چکیده
مشگلات منطق کلاسیک در توضیح مسائلی همچون پارادکسهای معنا شناختی، مسئله ابهام و پدیدههای کوانتمی موجب شده تا منطقدانها در صدد صورتبندی منطقی غیرکلاسیک برآیند که اینگونه مسائل در آن برنخیزد. با این حال، رشد غیرقابل انکار علم ریاضی و نفوذ گسترده آن در سایر شاخههای علمی اغلب منطقدانهای غیرکلاسیک را برآن داشته تا با جداکردن حوزه استدلالی ...
بیشتر
مشگلات منطق کلاسیک در توضیح مسائلی همچون پارادکسهای معنا شناختی، مسئله ابهام و پدیدههای کوانتمی موجب شده تا منطقدانها در صدد صورتبندی منطقی غیرکلاسیک برآیند که اینگونه مسائل در آن برنخیزد. با این حال، رشد غیرقابل انکار علم ریاضی و نفوذ گسترده آن در سایر شاخههای علمی اغلب منطقدانهای غیرکلاسیک را برآن داشته تا با جداکردن حوزه استدلالی ریاضیات از غیر ریاضی، بر پیروی استدلالهای ریاضیات از اصول منطق کلاسیک تاکید کنند. اما، ویلیامسن نشان میدهد که راهبرد جداسازی حوزه ریاضیات از غیر آن و پایبندی به منطق غیرکلاسیک در حوزههای غیرریاضی موجب اختلال در کاربردپذیری ریاضیات میشود و منطقدان غیر کلاسیک باید به فکر حل این مسئله باشد . در این نوشتار ضمن بیان استدلالهای ویلیامسن در تنش میان طرفداری از منطق غیرکلاسیک و کاربردپذیری ریاضیات و تاکید بر برخی از آنها، نشان میدهیم که برخلاف نظر ویلیامسن، فعالیت علمی مبتنی بر استنتاج قیاسی یکسره از منطق کلاسیک تبعیت نمیکند و بنابراین تنش مذکور گاهی فروکش می کند.
عامر آمیخته؛ لطف الله نبوی
چکیده
منطق تکنرم UL یک منطق فازی، زیرساختاری و نیمهربطی است. سیستم گنتزن UL از حذف قواعد انقباض و تضعیف از سیستم گنتزن منطق فازی گودل بدست میآید. UL فاقد «طرد شق ثالث»، «پارادوکس مثبت» و «پارادوکس منفی» است. تابع ارزش تکنرم تضعیفی ربطی از تابع t-نرم است. در این مقاله منطق جدید ULΔ را معرفی میکنیم. ULΔ با افزودن اپراتور ...
بیشتر
منطق تکنرم UL یک منطق فازی، زیرساختاری و نیمهربطی است. سیستم گنتزن UL از حذف قواعد انقباض و تضعیف از سیستم گنتزن منطق فازی گودل بدست میآید. UL فاقد «طرد شق ثالث»، «پارادوکس مثبت» و «پارادوکس منفی» است. تابع ارزش تکنرم تضعیفی ربطی از تابع t-نرم است. در این مقاله منطق جدید ULΔ را معرفی میکنیم. ULΔ با افزودن اپراتور وجهی Δ به UL بدست میآید. ULΔ که بسطی از منطق کلاسیک است، یک منطق موجهات نرمال نیمهخطی است. یعنی نسبت به یک جبر مرتب خطی به طور قوی صحیح و تمام است. ULΔ با قضیهی (p→q)∨Δ(q→p) از دیگر سیستمهای استاندارد منطق موجهات متمایز میگردد. Δφ شهوداً تعبیر میشود که «صادق است که φ» یا به عبارت دقیقتر «به طور کلاسیک صادق است که φ». در این مقاله منطق نیمهکلاسیک ULΔ را با چهار رویکرد اصل موضوعی، حساب ابررشتهها، معناشناسی جبری و معناشناسی استاندارد معرفی میکنیم. فراقضیههایی که بررسی میکنیم عبارتاند از: استنتاج دلتا، صحت قوی، تمامیت استاندارد قوی و تعریفپذیری منطق کلاسیک.
محمدامین برادران نیکو؛ غلامرضا ذکیانی؛ مالک حسینی؛ حسن میانداری
چکیده
ساختار علم ارسطو استنتاجی است و به مقدماتی نیاز دارد که از طریق استنتاج به دست نیامده باشند. بنابراین، شناخت مقدمات علم مرحله مهمی در پژوهشهای علمی بهحساب میآید. ارسطو در تحلیلها و توپیکا دو روش استقراء و جدل را برای این مرحله پیشنهاد میکند. شارحان ارسطو دراینباره اختلافنظر دارند. به عنوان نمونه، بولتن استقراء و اروین ...
بیشتر
ساختار علم ارسطو استنتاجی است و به مقدماتی نیاز دارد که از طریق استنتاج به دست نیامده باشند. بنابراین، شناخت مقدمات علم مرحله مهمی در پژوهشهای علمی بهحساب میآید. ارسطو در تحلیلها و توپیکا دو روش استقراء و جدل را برای این مرحله پیشنهاد میکند. شارحان ارسطو دراینباره اختلافنظر دارند. به عنوان نمونه، بولتن استقراء و اروین جدل را ترجیح می دهد. مطابق تفسیر بولتن ارسطو فیلسوفی تجربهگرا است که از دادههای جزئی محسوس آغاز میکند و به کمک استقراء به شناخت اصول کلی علم میرسد. اروین معتقد است پژوهشهای ارسطو، بهمثابۀ فیلسوفی عقلگرا، از دسته خاصی از مشهورات آغاز میشود و اصول علم از طریق نوع خاصی جدل شناخته میشود. در این مقاله تفاوتهای دو تفسیر بولتن و اروین، ناظر بر موضوع روش شناخت اصول علم، را نشان میدهیم. سپس برخی از مهمترین اشکالات تفسیر ایشان را بررسی میکنیم و در پایان پیشنهادهایی برای رسیدن به تفسیر مطلوب ارائه میدهیم.
منطق قدیم
محمد تاجیک جوبه؛ محمد رصافی
چکیده
بدیهیات به عنوان زیرساخت معرفت فلسفی و بلکه همه معارف بشری از گذشته دارای ارزش بسزایی بوده است و لیکن به دلایل مختلفی به چرایی آن جز در مطاوی کلمات فلاسفه پرداخته نشده است. در تبیین و توجیه اعتبار و خطاناپذیری بدیهیات مبانی مختلفی مطرح شده است. یکی از این مبانی ارجاع بدیهیات به علوم حضوری و استفاده از خاصیت خطاناپذیری این علم برای تضمین ...
بیشتر
بدیهیات به عنوان زیرساخت معرفت فلسفی و بلکه همه معارف بشری از گذشته دارای ارزش بسزایی بوده است و لیکن به دلایل مختلفی به چرایی آن جز در مطاوی کلمات فلاسفه پرداخته نشده است. در تبیین و توجیه اعتبار و خطاناپذیری بدیهیات مبانی مختلفی مطرح شده است. یکی از این مبانی ارجاع بدیهیات به علوم حضوری و استفاده از خاصیت خطاناپذیری این علم برای تضمین صحت بدیهیات میباشد. آیت الله مصباح را میتوان مبدع و یا نخستین مقرر این نظریه دانست. ایشان از شش بدیهی رایج تنها وجدانیات و اولیات را واجد شرایط بداهت میدانند و به دلیل اینکه علم حصولی و حس را مناشیء وقوع خطا میدانند، تلاش میکنند تا ارتباط وجدانیات و اولیات را با آنها قطع نمایند تا راه ورود خطا به بدیهیات مسدود شود و آنگاه برای تضمین صدق و بداهت بدیهیات آنها را با علم حضوری که سرچشمه ضمانت صحت است، پیوند میدهند. اما این نظریه به نظر میرسد با مشکلاتی روبرو است. نوشتار مذکور درصدد است تا با تبیین نظر ایشان و برشمردن ویژگیهای علم حضوری ملاحظات وارد بر این نظریه را بررسی کند.
محمد سعیدی مهر؛ سید احمد حسینی سنگچال
چکیده
دشتکی در ارائه نظریه حمل خود، از دو نظریه بدیل یاد میکند؛ «ثبوت امر لامر» و «تغایر مفهومی موضوع و محمول و اتحاد در ذات». دشتکی با نقد این دو دیدگاه، «تغایر اعتباری و اتحاد در وجود» را به عنوان نظریه حمل استاندارد معرفی مینماید. تحلیل ویژه دشتکی از مشتقات نقش مهمی در این نظریه دارد. انکار نسبت از دیگر عناصر تشکیل دهنده ...
بیشتر
دشتکی در ارائه نظریه حمل خود، از دو نظریه بدیل یاد میکند؛ «ثبوت امر لامر» و «تغایر مفهومی موضوع و محمول و اتحاد در ذات». دشتکی با نقد این دو دیدگاه، «تغایر اعتباری و اتحاد در وجود» را به عنوان نظریه حمل استاندارد معرفی مینماید. تحلیل ویژه دشتکی از مشتقات نقش مهمی در این نظریه دارد. انکار نسبت از دیگر عناصر تشکیل دهنده نظریه دشتکی است و با کمک آن میتواند حمل را به هوهویت و عینیت موضوع و محمول تحلیل کند. دشتکی در مییابد که هر یک از بساطت یا ترکب مشتق با نظریه حملی که او به دنبال آن میباشد، در تنافی اند و لذا تحلیل ویژه ای از مشتقات عرضه می کند. تحلیل او از مشتقات، راه را برای تفکیک دوگانه «ثبوت مبدا برای موضوع» و «اتحاد محمول و موضوع» هموار میسازد و او را در تحلیل قاعده فرعیه و جهت در عقدالوضع یاری میکند. همه این عناصر به یاری دشتکی میآیند تا بتواند قضایای لابتیه، هلیه بسیطه و معدوله را تحلیل کند و نظریه حمل منتخب خود را در مورد آن ها به کار گیرد.
عبدالعلی شکر
چکیده
در علم منطق یکی از اقسام استدلال، استقراء است که به رغم تنزل اعتبار آن نسبت به قیاس برهانی، از اهمیت و رواج قابل توجهی برخوردار است. یکی از بهترین راهها برای ایجاد انگیزه، عبرت آموزی، تقویت باورها و نیز هدایت عموم انسانها، طریقه استقراء است. قرآن کریم گرچه از طرق مختلف استدلال در موارد خاص، برای امر هدایت استفاده کرده است، اما در ...
بیشتر
در علم منطق یکی از اقسام استدلال، استقراء است که به رغم تنزل اعتبار آن نسبت به قیاس برهانی، از اهمیت و رواج قابل توجهی برخوردار است. یکی از بهترین راهها برای ایجاد انگیزه، عبرت آموزی، تقویت باورها و نیز هدایت عموم انسانها، طریقه استقراء است. قرآن کریم گرچه از طرق مختلف استدلال در موارد خاص، برای امر هدایت استفاده کرده است، اما در این میان، شیوه استقراء، فراوانی قابل توجهی دارد. روشهای دیگر استدلال، از جمله برهان عقلی در قرآن در مقایسه با استقراء کمتر دیده میشود. توصیه خداوند به بررسی و نگریستن در سرنوشت گذشتگان و بیان نمونه-های زیادی از اقوامی که وضعیت مشابهی داشتند، از جمله شواهد این ادعاست. یکی از استدلالهای قرآن کریم در برخی از آیات به این شکل است که شما مردم اگر رفتار و برخوردی همانند اقوام پیشین داشته باشید، سرنوشتی مشابه آنان خواهید داشت. به نظر میرسد یکی از اهداف خداوند از بیان سرنوشت اقوام گذشته، هشدار به مخاطبین خود و عبرت آموزی می-باشد تا از این طریق مسیر هدایت را برای آنان هموار سازد و حجت را بر آنان تمام کند. با توجه به حجم بالا و تعدد موضوعات در روش استقرایی قرآن، این نوشتار تنها به تحقیق مواردی میپردازد که با تعبیر «سیروا» و «انظروا» و مشتقات آنها بیان شده است. نتیجه این بررسی نشان میدهد که استقراء کاربرد بیشتری نسبت به سایر اقسام استدلال دارد و تاثیرگذاری آن نیز غیر قابل انکار است.
پریسا شکورزاده؛ عبدالرزاق حسامی فر
چکیده
در این مقاله به بررسی امکان سخن گفتن از هستیشناسی نزد ویتگنشتاین متقدم در تراکتاتوس (رسالهی فلسفی- منطقی) میپردازیم. در گام اول، خوانشهای مختلف مفسران از بخش اول این کتاب، معروف به بخش جهان بررسی می شود و آراء موافق و مخالف با فرض وجود نگاه هستیشناختی در آن، بیان میشود. در گام بعدی، تلاش میشود با کنار هم قرار دادن گزارههای ...
بیشتر
در این مقاله به بررسی امکان سخن گفتن از هستیشناسی نزد ویتگنشتاین متقدم در تراکتاتوس (رسالهی فلسفی- منطقی) میپردازیم. در گام اول، خوانشهای مختلف مفسران از بخش اول این کتاب، معروف به بخش جهان بررسی می شود و آراء موافق و مخالف با فرض وجود نگاه هستیشناختی در آن، بیان میشود. در گام بعدی، تلاش میشود با کنار هم قرار دادن گزارههای بخش اول کتاب و تحلیل آنها، فهم دقیقتری از مفهوم جهان و دیگر مقولات هستیشناختی در آن حاصل شود. با بررسی دو مفهوم اصلی کتاب یعنی امور واقع و ابژهها، این مقاله به این نتیجه میرسد که برداشتهای هستیشناختی و رئالیستی از تراکتاتوس به خطا رفتهاند و آنچه بهعنوان هستیشناسی در بخش اول این کتاب شناخته میشود، در حقیقت بحثی در منطق است. بنابراین آنچه به عنوان جهان در تراکتاتوس از آن سخن گفته میشود فضای منطقی و قلمرو اندیشه است و برخلاف برداشت اولیه جهان بالفعل و انضمامی مورد بحث ویتگنشتاین نیست.
مهدی عظیمی
چکیده
ارسطو در آناکاویک نخست، دفتر 2، فصل 25، گونهای از استدلال، به نام اَپاگوگه، را پیش مینهد که ارسطوشناسان دربارۀ چیستیاش بسی اختلاف دارند. راس بر آن است که اَپاگوگه قیاس اکتشافیِ نیمهبرهانیـنیمهجدلی، در قالب شکل اوّل، با نتیجهای محتمل است که از ترکیب صغرایی محتملتر با کبرایی یقینی بهدست میآید. پِرس معتقد است که اَپاگوگه ...
بیشتر
ارسطو در آناکاویک نخست، دفتر 2، فصل 25، گونهای از استدلال، به نام اَپاگوگه، را پیش مینهد که ارسطوشناسان دربارۀ چیستیاش بسی اختلاف دارند. راس بر آن است که اَپاگوگه قیاس اکتشافیِ نیمهبرهانیـنیمهجدلی، در قالب شکل اوّل، با نتیجهای محتمل است که از ترکیب صغرایی محتملتر با کبرایی یقینی بهدست میآید. پِرس معتقد است که اَپاگوگه همان فرضیهربایی یا ـ به تعبیر جدیدتر ـ استنتاج بهترین تبیین است. فارابی، امّا، بیآنکه آشکارا دربارۀ اَپاگوگه بحث کند، برگردان عربیِ اِپاگوگه، یعنی «الاستقراء»، را جایگزین اَپاگوگه میکند، که الهامبخش این فرضیه است که اَپاگوگه تصحیف اِپاگوگه است. تحلیل ما نشان میدهد که تفسیرهای پِرس و فارابی، خود، فرضیهرباییهایی هستند که با پذیرش مسئلهزا بودنِ وضعیت فصل 25، فرضیههایی برای تبیین آن پیش مینهند، مخالف با اصول اقتصاد و سازگاری. راس، اما، مسئلهزا بودنِ وضعیت فصل 25 را، از بُن، نمیپذیرد و کار خود را ساده میکند. نظریۀ پِرس، در باب ریشۀ ارسطوییِ فرضیهربایی، با مشکلات و دستکم دو رقیبی که دارد، بهجدّ محلّ تردید خواهد بود؛ و این برای تاریخ منطق، تاریخ علم، و تاریخ فلسفۀ علم، میتواند مهم باشد.
سید محمد علی حجتی؛ کسری فارسیان
چکیده
دوحقیقت باوری(dialetheism) دیدگاهی است که میگوید برخی از تناقضهای صادق وجود دارند. ازآنجاییکه در منطق سنتی(ارسطوئی-کلاسیک) اصل امتناع تناقض(LNC) معتبر و برقرار است، این دیدگاه چالش برانگیز است. در این مقاله سعی میشود که مسئلهی اساسیِ دوحقیقت باوری توضیح داده شود، و استدلالها و انگیزههای گراهام پریست را در عدم پذیرش اصل امتناع ...
بیشتر
دوحقیقت باوری(dialetheism) دیدگاهی است که میگوید برخی از تناقضهای صادق وجود دارند. ازآنجاییکه در منطق سنتی(ارسطوئی-کلاسیک) اصل امتناع تناقض(LNC) معتبر و برقرار است، این دیدگاه چالش برانگیز است. در این مقاله سعی میشود که مسئلهی اساسیِ دوحقیقت باوری توضیح داده شود، و استدلالها و انگیزههای گراهام پریست را در عدم پذیرش اصل امتناع تناقض و روی آوردن به منطقهای فراسازگار بررسی شود. بنابر این، در بخش های پی در پی، سعی می کنیم وجودِ دوصدقه ها یا تناقض های صادق را در نظام های حقوقی، زبان طبیعی و زبان فرمال و جهان خارج نشان دهیم و دلایل پریست برای پذیرفتنِ آن ها و نقدِ وی از دیدگاه های رقیب را بیان کنیم. با انجام این کارها به نظر می رسد برای مان مشخص می شود به شرط آنکه نقضی بر استدلال های پریست وارد نباشد، دیدگاه پریست در پذیرشِ تناقض های صادق، می تواند پذیرفتنی یاشد.واژگان کلیدی: دوحقیقت باوری، گراهام پریست، اصل امتناع تناقض، منطق فراسازگار
رضا مثمر
چکیده
ویتگنشتاین در رسالة منطقی-فلسفی در شمارههای ۳.۰۳۱-۳.۰۲ میگوید که جهانی غیرمنطقی تصورناپذیر است و دربارهاش نمیتوان سخن گفت. رایل (1946) مدعی شده است که اصولاً چیزی به نام معمای تصورناپذیری جهان غیرمنطقی و ناممکنی سخن در مورد چنین جهانی وجود ندارد. به زعم وی چنین معمایی وجود ندارد و بحث بر سر معناداری سخن در باب جهانی غیرمنطقی محصول ...
بیشتر
ویتگنشتاین در رسالة منطقی-فلسفی در شمارههای ۳.۰۳۱-۳.۰۲ میگوید که جهانی غیرمنطقی تصورناپذیر است و دربارهاش نمیتوان سخن گفت. رایل (1946) مدعی شده است که اصولاً چیزی به نام معمای تصورناپذیری جهان غیرمنطقی و ناممکنی سخن در مورد چنین جهانی وجود ندارد. به زعم وی چنین معمایی وجود ندارد و بحث بر سر معناداری سخن در باب جهانی غیرمنطقی محصول خطای مقولهای است. رایل با نظر به معانی مختلف مفهوم «کاربست منطق» کوشیده است مفهوم «جهان (غیر)منطقی» را توضیح دهد. به باور او مفهوم «(غیر)منطقی» را تنها و تنها میتوان بر اجراکنندگان قواعد منطق یا متخطیان از آن به کار بست، چرا که جهان و واقعیات سازندة آن به هیچ روی اجراکنندة قواعد منطق یا متخطی از آنها نیستند. تنها زمانی میتوان چیزی را (غیر)منطقی دانست که آن چیز توانا به پیروی یا تخطی از قواعد منطق باشد. جهان و واقعیات آن فاقد چنین توانی هستند. این بدان معنا است که اندیشناکی در مورد حمل مفهوم «(غیر)منطقی» بر جهان یکسر بیوجه و عبث است. حمل مفهوم «(غیر)منطقی» بر جهان مصداقی از خطای مقولهای است. در این مقاله خواهم کوشید با استفاده از تمایز هارمن میان منطق (استلزام) و عقلانیت (استنتاج) نشان دهم استدلال رایل علیه ویتگنشتاین برهانی ناکام است. استدلال خواهم کرد که دلیل رایل بر امتناع اسناد مفهوم «(غیر)منطقی» بر جهان ریشه در نادیده گرفتن تمایز مهمی است که هارمن بدان اشاره کرده است.
غلامعلی مقدم
چکیده
تمایز ساحت شناخت از افق واقع و تفکیک احکام حاکی از محکی، از مهم ترین و حساسترین مباحث معرفت شناسی است. قواعد منطق عهده دار تحلیل و تبین قوانین کشف مجهول تصوری و تصدیقی است. در منطق سنتی قضیه به عنوان موضوع منطق تصدیقات، معقول ثانی منطقی است و حقیقتی صوری و حکایی دارد. منطق صورت عهده دار تامین ابزار صحت تالیف و ترکیب و استنتاج از قضایاست. ...
بیشتر
تمایز ساحت شناخت از افق واقع و تفکیک احکام حاکی از محکی، از مهم ترین و حساسترین مباحث معرفت شناسی است. قواعد منطق عهده دار تحلیل و تبین قوانین کشف مجهول تصوری و تصدیقی است. در منطق سنتی قضیه به عنوان موضوع منطق تصدیقات، معقول ثانی منطقی است و حقیقتی صوری و حکایی دارد. منطق صورت عهده دار تامین ابزار صحت تالیف و ترکیب و استنتاج از قضایاست. محتوای قضیه، نوع پیوند آن با خارج و میزان استقامت معنایی آن از این حوزه بیرون است، به نظر می رسد طرح مباحث موجهات در منطق سنتی، در برخی موارد اسباب تداخل ماده و صورت و اشراب برخی احکام عینی به قضیه ذهنی را فراهم کرده است. ورود فعلیت و دوام و استعداد به موطن قضیه، امری فراتر از حیث صوری در قضیه و مربوط به فرایند تحقق عینی اوصاف و اتصاف موضوع به محمول در عالم خارج است. افزودن این قیود به ساختار قضیه، موجبات اختلال، پیچیدگی، اختلاف، ابهام موجهات در منطق سنتی را فراهم آورده است. در این مقاله، به روش تحلیلی نشان داده ایم، که فضای رایج در منطق سنتی هم در افزودن قیود به ساختار قضیه و هم در اکتفا به جهات محدود محل تامل و مناقشه است.